بنا بود در سلسله یادداشتهایی با عنوان "حجاب صدفی برای گوهر" به بررسی ابعاد مختلف حجاب بپردازیم که اولین یادداشت را با عنوان ناتوی فرهنگی با چادر ملی تقدیم حضور دوستان کردم، که با توجه به نظرات دوستان به این نتیجه رسیدم که ابتدا باید به بررسی مفاهیم اولیه این امر بپردازم که به امید خدا در اولین یادداشت به بررسی معنای حجاب خواهم پرداخت.
اولین سوالی که در مواجهه با رویداد ها برای افراد به وجود می آید این است که اشیای دخیل در آن رویداد چه معنا و ماهیتی دارند و این سوال را در مورد مقوله حجاب به این صورت در می آید:
حجاب یعنی چه؟
ابتدا باید این نکته را در نظر داشته باشیم که تعریف باید جامع و مانع باشد به این معنی که تمامی جوانب موضوع را دربر بگیرد و چیزی خارج از آن را شامل نشود.
اما لغت حجاب از «حجب و حجاب» گرفته شده که هر دو مصدر و بـه معنای پنهان کردن و منع از دخول است. در برخی کتـابـهای لغت، حجـاب را بـه معنای «ستر و پـرده» آورده و نوشته اند: امرإه محجوبـه(محجبـه); زنی که پوشانیده است خود را به پوشاندنی. و تعاریف و تفاسیر گوناگونی که در مورد این فریضه بیان شده است. که در این فرصت قصد آن را نداریم که به تجزیه و تحلیل آنها بپردازیم.
اما اگر بخواهم چکیده این تعاریف را در یک جمله بیان کنیم به نظرم این جمله مناسبی است که بگوییم:
حجاب؛ پوشش و ساتری است که فرد را از طمع نامحرم مصون و محفوظ بدارد.
در این تعریف دو نکته مورد توجه قرار گرفته است یکی اینکه حجاب یک پوشش و ساتر است که البته نه فقط به معنای لباس که ظاهر بدن را بپوشاند بلکه پوششی که تمامی جوانب یک فرد را می پوشاند از جمله ظاهر بدن، رفتار و نحوه تعامل، نحوه گفتگو و ... و دوم اینکه این پوشش و ساتر یک ماموریت دارد و آن مصون و محفوظ نگه داشتن شخص از طمع نامحرم است و این مقدمه عفاف و عفت خواهد بود.
اجازه بدهید این یادداشت با یک لطیفه قرآنی تکمیل نماییم که معنای حجاب را به بصورت کاملا ملموس به ما خواهد آموخت و آن اینکه در قرآن بار ها و بار ها اجتنبوا آمده که به معنای اجتناب کردن و انجام ندادن یک فعل است اما در مورد عفاف اینگونه می فرماید "لاَ تَقْرَبُواْ الزِّنَی إِنَّهُ کَانَ فَاحِشَةً وَسَاء سَبِیلاً " و لفظ "لا قتربوا" معنای نزدیک نشوید می باشد. و اگر دقیق نگاه کنیم این معنا قابل برداشت خواهد بود که وظیفه ما در این مورد این است که کلیه راه هایی که احتمالا به این گناه می انجامد را مسدود کنیم. اگر یک بار دیگر به تعریف ارائه شده توجه کنید و آن را در کنار این آیه شریفه قرار دهید خواهید دید که تعریف ارائه شده هم معنای این آیه می باشد.
انشا الله در یادداشت های بعدی به بررسی ابعاد مختلف حجاب از جمله ضرورت، مصادیق، وظایف افراد در برابر آن و ... خواهیم پرداخت.
حجاب محدودیت نیست بلکه مصونیت است.
حقوق زن در غرب |
رساله حقوقی که از امام زین العابدین(ع) رسیده حقوقی را برای انسان بر خویش برمی شمارد که نشان از جایگاه معنوی و بسیار بلند مفهوم انسان در اندیشه ناب اسلامی است این نشان از ان است که نگاه و تعریف اسلام نسبت به انسان نه بعنوان یک حیوانی که هویت ان بین دستشویی و اشپزخانه (با عرض معذرت )همانند انسان امروزی محصور مانده بلکه انسانی است. ادامه مطلب... |
در قسمت قبلی به برخی از حقوق اعضا انسان از منظر امام سجاد (ع)پرداختیم. و گفتیم این نشان از اندیشه ناب اسلامی است که مقام بزرگی از انسان برای ما تعریف و ترسیم میکند.و در پرتو این حقوق و حیات طیبه است که انسان در مسیر کمال و سعادت طی طریق میکند. انچه ماان را نوعی تکلیف و سختی قلمداد میکنند در این اندیشه ناب یک نوع حق بوده که باید استیفا شود چرا که رسیدن به کمال و سعادت و داخل شدن در مفهوم حقیقی و واقعی انسان محصور در اجراء این حقوق است.در این این قسمت به ادامه حقوق اعضا دیگر از منظر رساله حقوقی امام زین العابدین (ع)میپردازیم: ادامه مطلب... |
یکی از موضوعات مهمی که در این عصرجلب توجه نموده و اندیشمندان زیادی با اغراض مختلف انرا مورد بحث قرار دادند موضوع حقوق زن است و هر کدام بنابرعقبه فکری و یا سیاسی و یا اقتصادی و فرهنگی خود تعاریف زیاد و مختلفی از ان کردند.ما در این جا سیری اجمالی به حقوق زن در اسلام و غرب به ظاهر متمدن می پردازیم ادامه مطلب... |
قران کریم برای حقوق بشر اصولی وضع کرده که همه حقوقی که بتوان برای یک انسان تصور کرد در برداشته که در ادامه به ان میپردازیم. 1:اصل کرامت انسانی .در قران کریم انسان انسان داری ارزش و احترام و کرامت خاصی است.البته وقتی که خدای سبحان از روح کبریایی خودش در انسان میدمد و وی را جانشین خود در زمین میخواند و به ملائکه دستور سجده بر چنین مخلوقی میدهد و...راحت تر فهمیده میشود تعبیر زیبای قران کریم که میفرماید: لقد کرمنا بنی ادم1 ...همانا فرزندان ادم ا کرامت بخشیدیم. ادامه مطلب... |
سخنان استاد گرامی حجة الاسلام معمار
زیارتنامه حضرت ابوالفضل العباس در قالب فلش صوتی
السلام علیک ایها العبد الصالح المطیع لله و لرسوله
متن زیارتنامه حضرت ابوالفضل : شیخ اجل جعفر بن قولویه قمی به سند معتبر از ابو حمزه ثمالی روایت کرده که حضرت امام صادق علیه السلام فرمود : که چون اراده کنی که زیارت نمایی قبر حضرت عباس بن علی ابوالفضل العباس علیه السلام را و آن بر کنار فرات محاذی حایر است می ایستی بر در روضه و میگوییی :« سلامُ اللهِ و سلامُ ملائکِتهِ المُقرّبین و أَنبیائِهِ المُرسَلین وَ عِبادِه الصّالحین وَ جَمیع الشُهداءِ وَ الصِّدیقینَ وَ الزّاکیاتُ الطّیباتُ فیمَا تَغتَدی و تَروحُ عَلیکَ یابنَ امیرِالمؤمنین ، أُشهِدُ لَکَ بِالتَّسلیمِ و التّصدیقِ وَالوَفاءِ والنَّصیحَةِ لِخَلَفِ النَّبیِّ صَلَّی اللهُ علیهِ و الِهِ المُرسَل وَ السِّبطِ المُنتَجَب وَ الدَّلیلِ العالِمِ و الوَصِیِّ المُبلِّغِ وَ المَظلومِ المُهتَضَمِ ، فَجَزَاکَ اللهُ عَن رَسولِهِ و عَن أمیرِ المؤمنینَ و عَنِ الحَسَنِ و الحُسینِ صَلواتُ اللهِ عَلیهِم أفضَلَ الجَزاءِ بِما صَبَرتَ وَاحتَسبتَ و أعَنتَ فَنِعمَ عُقبَی الدّار ، لَعَنَ اللهُ مَن قَتَلکَ و لَعَنَ اللهُ مَن جَهِلَ حَقَّکَ وَاستَخَفَّ بِحُرمَتِکَ وَ لَعَنَ اللهُ مَن حَالَ بَینَکَ وَ بَینَ ماءِ الفُراتِ أَشهدُ أنَّکَ قُتِلتَ مَظلومًا و أنَّ اللهَ مُنجِزٌ لَکُم مَا وَعَدَکم جِئتُکَ یَا بنَ امیرِالمُؤمنین وَافِدًا اِلیکُم وَ قَلبی مُسَلِّمٌ لَکُم وَ تَابِعٌ و اَنَا لَکُم تَابِعٌ وَ نُصرَتی لَکُُم مُعَدةٌ حتّی یَحکُمَ اللهُ وَ هُوَ خَیرُ الحاکمین فَمَعَکُم مَعَکُم لَا مَعَ عَدوِّکُم اِنّی بِکُم وَ بِإیابِکُم مِنَ المُؤمنینَ وَ بِمَن خَالَفَکُم وَ قَتَلَکُم مِنَ الکافرینَ قَتَلَ اللهُ أمّةً قَتَلَتکُم بِالایدی وَ اَلسُن »
پس داخل روضه شده و خود را به ضریح بچسبان وبگو :
« اَلسّلامُ علیکَ ایُّها العبدُ الصّالحُ المطیعُ للهِ وَ لِرسولهِ و لِأمیرِلمؤمنینَ وَ الحسنِ و الحسینِ صلّی اللهُ علیهم و سَلَّم ، السلامُ علیکَ و رحمةُ اللهِ و برکاتُهُ و مغفرتُهُ و رِضوانُهُ و عَلی روحِکَ و بَدَنِکَ أَشهدُ و أُشهدُ اللهَ أنَّکَ مَضَیتَ عَلی مَا مَضی بِهِ البَدریّونَ وَ المجاهدونَ فی سبیلِ اللهِ المناصحونَ فی جِهادِ أعدائِهِ المُبالغونَ فی نُصرةِ اَولیائِهِ الذّابونَ عَن أحبائِهِ فَجَزاکَ اللهُ أفضَلَ الجَزاءِ و أوفَرَ الجَزاءِ و أوفی جزاءِ اَحَدٍ مِمَن وَفَی بِبَیعَتِهِ وَاستَجابَ لهُ دَعوتَهُ وَ أطَاعَ وُلاة أمرِهِ أشهدُ أنکَ قَد بَالغتَ فِی النصیحة و أعطَیتَ غایةَ المَجهود فَبَعَثَکَ اللهُ فی الشُّهداءِ و جَعَلَ روحَکَ مَعَ ارواحَ السُّعداءِ و أعطاکَ مِن جِنانِهِ اَفسَحَها مَنزلًا وَ افضَلها غُرَفًا وَ رَفَعَ ذکرکَ فی علیّینَ وَ حَشَرَکَ مَعَ النّبیینَ و الصّدیقینَ و الشّهداءِ والصّالحینَ و حَسُنَ أولئکَ رَفیقًا أشهدُ أنّکَ لَم تَهِن و لَم تَنکُل و أنکَ مَضَیتَ علی بصیرةٍ مِن أمرِکَ مُقتدیًا بِالصالحینَ و مُتبعًا للنّبیّینَ فَجَمَعَ اللهُ بَینَنا و بینکَ و بینَ رسولِهِ و اولیائِهِ فی منازلِ المخبتینَ فإنه أرحمُ الراحمینَ »
منبع : مفاتیح الجنان
خدا رحمت کند حاج عبد الزهرا رحمت الله علیه ،من حاج عبد الزهرا را ندیده بودم ،ولی به یک اعتباری دیده بودم هر چه آقای صافی را نگاه می کردم مثل اینکه حاج عبد الزهرا را دیده بودم ،چون مرحوم آیت الله صافی اصفهانی عاشق حاج عبدالزهرا بود وحاج عبد الزهرا هم عاشق آقای صافی بودند .المرءعلی دین خلیله هر کس را خواستید بشناسید رفیقش را بشناسید خودش را می شناسید می فرمود :گلوله آتش بود یک ماشین داشت از نجف می آمد کربلا ، از نجف تا کربلا گریه می کرد بهش میگفتند حسینه سیار ،توی خود ماشین چایی هم دم می کردند رفقا بودند ،او پشت فرمان روضه اباعبد الله الحسین را می خواند. سیدی بود مرحوم شد که با حاج عبدالزهرا خیلی مأنوس بود مریض شده بود ایام قبل از رحلت ایشان، بنده رفتم منزل ایشان. گفت :رفتم با حاج عبدالزهرا کربلای معلی بریم حرم آقا اباالفضل ،یک سلام دادیم از همان بیرون و رفتیم حرم سیدالشهدا ،حاج عبدالزهرا با امام حسین گفتگو داشت کلام امام حسین را می شنید ،دم در حرم دم باب قبله ایستاده بودیم دیدم صورت را گذاشت کنار در ،شروع کرد گریه کردند گفت نمی گذارد برویم تو به من گفتند برگرد سید ،گفتم چیه؟هر چی می گویم اجازه می دهید بیایم، ءأدخل یا ولی الله ؟ _اذن دخول را که حتما می خوانید_ از امشب می خواهیم برویم حرم آقا اباالفضل ،دل که دیگر گذر نامه نمی خواهد الآن هم مثل اینکه اذن دادند چون این گریه ها نشانه اذن دخول است ،ءأدخل یا الله ؟ءأدخل یا حجه الله ؟ءأدخل أیها الملائکه المحدقین بهذا الحرم الشریف؟ گفت اجازه نمی ده،برگرد. گفتم کجا برگردیم گفت برگرد بریم حرم عباس. برگشتیم حرم آقا اباالفضل دیدم شروع کرد به صحبت کردن باآقا اباالفضل ،دیدم خندید گفت آقا اباالفضل گفت بروید به آقا گفتم که اینها می آیند برگشتیم.
و از بزرگواری که الآن زنده هستند شنیدم که از قول سید هاشم حداد می گفت من ایستاده بودم تو ایوان دیدم حاج عبد الزهرا دم در ورودی حرم آقا اباالفضل خوابیده اند و زائران می آمدند رد بشوند ناچار بودند پا بگذارند رو حاج عبد الزهرا ،وخودش می گفت پاتون را بگذارید روی من بروید داخل حرم.چون آقا اباالفضل تو پاشنه در سیدالشهدا فنا شده منم می خواهم تو پاشنه در اباالفضل فنا بشوم. حالا اون بزرگوار میگه من همین طور که ایستاده بودم تو ایوان دیدم اباالفضل هم از ضریح آمده بیرون و به حاج عبدالزهرا نگاه می کند و لبخند می زند ،خدا لطف فرموده بود چشم حقیقت بینشون باز شده بود شما هم تسلیم خدا بشوید چشمتان را باز می کنند.خود ما نمی توانیم ولی خدا که بر هر کاری قادر است الم تعلم أن الله علی کل شیء قدیر،به زور ذکر و ورد نمی شه ولی اگر عنایت کنند می شود،آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند آیا شود که گوشه چشمی به ما کنند.
السلام علیک ایها العبد الصالح ،اباالفضل اول عبد بوده ، حضرت اباالفضل عابد نبوده بلکه عبد بوده ،ما در نماز نخواندیم السلام علینا وعلی عابدین الصالحین ،قرآن می توانستد بگوید عابدین ولی گفته عباد جمع عابد، عبٌاد است نه عباد .مهر این کلمه عباد به امضای امام صادق رسیده است .
شوخی نیست امام صادق را بزرگ بدانید، درود خدا برمعاویه بن وهب از اصحاب امام صادق در عرفات ،رفیق معاویه می گوید در کنار او ایستاده بودم دیدم به تمام رفقایش و همسایه هایش دعا کرد ،از ظهر عرفه تا غروب عرفه غروب شد دیدم چیزی برای خودش طلب نکرد،آمدم جلو گفتم یا معاویه بن وهب چرا این کار را کردی؟_شاهدم ای جاست _ گفت شنیدم از مولای خود و مولای تو ومولای همه اهل عالم ،بعد از پدران بزرگوارش که فرمود هر کس پشت سر برادر دینی خود دعا کند وقتی دعا به آسمان اول می رسد ،ملائک آسمان اول می گویند صد هزار برابر برایت بود وبه آسمان دوم دویست هزار برابر ،تابه آسمان هفتم هفتصد هزار برابر ،به محضر حق که می رسد می فرماید رحمت من از ملائک کمتر نیست یک میلیون برابر،شاهدم ابتدای روایت بود که امام را بزرگ بدانید حالا این امام فرموده السلام علیک ایها العبد الصالح .چرا سلام داده سرٌ این سلام در سوره یس آمده سوره یس قلب قرآن است ،شما اگر قلب نداشته باشید می میرید عالم اگر قلب نداشته باشد که امام زمان علیه السلام است از بین می رود ،قرآن هم اگر قلب نداشته باشد حیات قرآن از بین می رود قلب قرآن سوره یس است .چرا؟به دلیل این آیه است سلام قولا من رب رحیم . تنها جاییکه فقط خود خدا سلام کرده است همین آیه است دیگه هر چه سلام کرده است ملائک کرده اند.اینجا خود خدا میگوید از قول من سلام برسون ،حالا امام صادق می خواهد سلام خدا را برساند ،اهل سنت می گویند چرا سلام می دهید ؟خدا سلام می دهد :سلام علی ال یاسین ،سلام علی ابراهیم، سلام علی نوح فی العالمین ،در سوره الصافات.برگردانش را اگر بخواهید در زیارت آل یاسین.
سخنرانی استاد گرامی معمار