این سوال ها را جلوی یک فرد خارجی نپرسید وگرنه کلی به شما می خندد
اقا شارژ هزار تومانی چند تومان است؟
اقا پرواز ساعت 9 چه ساعتی انجام می شود؟
مکالمه دو پسر :
پسر اول: چقدر خپل شدی مرتیکه …
شبیه خرسای قطبی شدی الاغ….
کمتر بخور ، از صبح تا شب مثل گاو آت و آشغال میخوری
معلومه انقدر دایره میشی دیگه …
پسر دوم : خفه شو عوضی. حرف تو زر مفت هم نیست
( محکم تر شدن دوستی بین دو پسر و تموم شدن مکالمه با خنده) مکالمه دو دختر : دختر اول: خوشگلم یه مقدار تپل شدی ولی بهت میاد عزیزم … دختر دوم: تو هم دماغت بعد عمل یه ذره زیادی کوچیک شده ولی بازم خوشگلی نانازم ( از فردای روز مکالمه هیچ رابطه ای بین دو دختر مشاهده نشده) طرح شناسایی و جمع آوری خانه های مجردی: دیلینگ دیلینگ کیه؟! منم منم مادرتون دروغ نگو مادر ما شهرستانه مجردن . . . بگیرینشون !!!!!!!
به نام خداوند ویروس گارد
کنون رزم Virus و رستم شنو دگرها شنیدستی این هم شنو
که اسفندیارش یکی Disk داد بگفتا به رستم که ای نیکزاد
در این Disk باشد یکی فایل ناب که بگرفتم از Site افراسیاب
چنین گفت رستم به اسفندیار که من گشنه نون سنگک بیار
جوابش چنین داد خندان طرف که من نون سنگک ندارم به کف
برو حال می کن بدین Disk, هان! که هم نون و هم آب باشد در آن
تهمتن روان شد سوی خانه اش شتابان به سوی رایانه اش
چو آمد به نزد Mini Tower اش بزد ضربه بر دکمه ی Pawerاش
دگر صبر و آرام و طاقت نداشت مر آن Disk را در Drive اش گذاشت
نکرد هیچ صبرو نداد هیچ لفت یکی List از Root دیسکت گرفت
درآن Diskدیدش یکی File بود بزد Enter آنجا و اجرا نمود
کزان یکDemo شد پس از آن عیان ابا فیلم و موزیک و شرح و بیان
به ناگه چنان سیستمش کرد Hang که رستم در آن ماند مبهوت و منگ
چو رستم دگر باره Reset نمود همی کرد Hang و همان شد که بود
تهمتن کلافه شد و داد زد ز بخت بد خویش فریاد زد
چو تهمینه فریاد رستم شنود بیامد که لیسانس رایانه بود
بدو گفت رستم همه مشکلش وز آن Disk و برنامه خوشگلش
چو رستم بدو داد قیچی و ریش یکی دیسک Bootable آورد به پیش
یکیToolkit اندر آنDisk بود بر آورد آن را و اجرا نمود
همی گشت Hard,Toolkit اندرش چو کودک که گردد پی مادرش
به ناگه یکی رمز Virus یافت پی حذف امضای ایشان شتافت
چو Virus را نیک بشناختش مر از Boot Sictor برانداختش
یکی ضربه زد بر سرش Toolkit که هر Byte آن گشت هشتاد Bit
به خاک اندر افکند Virus را تهمتن به رایانه زد بوس را
چنین گفت تهمینه با شوهرش که این بار بگذشت از پل خرش
دگر باره اما خریت مکن ز رایانه اما تو صحبت مکن
قسم خورد رستم به پرر نگیرد دگر Disk از اسفندیار
- مشترک گرامی چه خبر؟
مامان بابا خوبن؟،
پیمان کوچولو چه طوره؟
الهی ایرانسل قربونش بره.
- مشترک گرامی با 6445892145893648295200 ریال شارژ دیگر برنده 150 تومن شارژداخل شبکه بشوید!
- مشترک گرامی چته؟
چرا تو فکری؟
عاشق شدی؟
آخه بدبخت! با این وضع گرونی کی عاشق می شه؟ ها؟
- مشترک گرامی تو مسابقه ما شرکت کن با 20 لیتر بنزین جایزه !
با این کار مشت محکمی تو دهن همراه اول بزن!
- مشترک گرامی یه طرح دارم بهاره.
یکی سیم کارت بخر
یکی ببر
یکی میارم در خونتون
یکی می دم به عموتون
یکی هم واسه عمتون
- شونصدمین جشنواره ایرانسل در قلی آباد خرمن دشت. از 1 فروردین لغایت 29 اسفند هر سال ، با خرید هر سیم کارت ایرانسل هفتاد سیم کارت اعتباری جایزه بگیرید. همه روزه از ساعت 1 نصف شب تا 2 ظهر و از 2 ظهر تا 1 نصف شب. شما می توانید با پرداخت سالیانه مفت هزار ریال از کلیه خدمات ایرانسل برخوردار شوید..
- استخر سیم کارت ایرانسل افتتاح شد. شما می توانید در این استخر که از سیم کارت پر شده است، شنا کنید و به از هر کجا به کجای ایران فقط دقیقه ای هفتصد میلیون تومان تماس بگیرید.
- سیم کارت یک بار مصرف و بهداشتی ایرانسل به بازار آمد. این سیم کارت ها را بعد از هر بار استفاده بشکنید و دور بریزید. و سیم کارت دیگری با میلیونها جایزه ارزنده و نفیس دیگر جایزه بگیرید.
با ارسال یک پیامک بدون متن به 8040 عضو باشگاه هواداران پرسپولیس شوید و با هر برد پرسپولیس صاحب مکالمه و پیامک رایگان شوید...
خوب نمیخوایید مکالمه رایگان بدید چرا شرط های تخیلی میذارید
داداشم داشت به بچش از روی کتاب کمک اموزشی دیکته میگفت...
جملش این بود: "دامن مریم هنوز آماده نیست"
بعد یه دفه بچش گفت واییییییییییییییییی... یعنی مریم الان داره با شورت راه میره...؟؟؟؟
خانومش اومد کتابو از دستش گرفت گفت تو نمیخواد به بچه دیکته بگی!!! :|
دیالوگی که امروز تو تاکسی شاهدش بودم (بین 2 دختر) :
+موبایلت داره زنگ میخوره گلم
-اَه پیداش نمیکنم!!
+نکنه خونه جا گذاشتیش؟!!
من: |:
راننده: |:
گراهامبل: |:
دوباره من: |:
ایرانی ها کجا المانیا کجا
تلوزیون داشت کشتی نشون میداد...حمید سوریان اومد بره تو زمین محمد بنا مربیش زاااااااارت کوبید در باسنش..
گزارشگر: بــــله شاهد رابطه ی عاطفی عمیقی بین حمید و مربیش هستیم!!!
ینی من ،حمید سوریان ،مادر پدر حمید سوریان ،داور ،اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی و مهد کودک قزوین هنوزم تو شوک کار بنا گیر کردیم ...
بیچاره بچه های ما!
میگی چرا؟چون نه میتونن تو کامپیوتر فایل مخفی کنن. نه میتونن یواشکی اس ام اس بدن . خلاصه از هر جهت حساب کنید پوستشون کنده س چون خودمون اخرشیم! :))
در واقع هزینهای که واسه اینترنت میدیم که پول پهنای باند و سرعت نیست. پول اون بسیجیه است که نشسته داره اطلاعات ما رو میخونه (سلام برادر!)