سفارش تبلیغ
صبا ویژن
ناز خود بگذار و کبر از سر به در آر و گور خود را به یاد آر . [نهج البلاغه]
لوگوی وبلاگ
 

نویسندگان وبلاگ -گروهی
کاربر(2)
لینک دلخواه نویسنده

دسته بندی موضوعی یادداشتها
 

صفحات اختصاصی
 
sitemap
آمار و اطلاعات

بازدید امروز :97
بازدید دیروز :25
کل بازدید :341654
تعداد کل یاداشته ها : 1567
103/9/6
2:20 ص

لاستیک قلبمو با میخ نگات پنچر نکن


*


بوق نزن ژیان میخورمت


*


بر در دیوار قلبم نوشتم ورود ممنوع


عشق آمد و گفت من بی سوادم


*


پشت یه ژیان هم نوشته بود


درحد زانتیا


*


قربان وجودت که وجودم زوجودت بوجود آمده مادر


*


شتاب مکن، مقصد خاک است


*


رادیاتور عشق من ازبهر تو، آمد به جوش


گر نداری باورم بنگر به روی آمپرم


*


تو هم قشنگی


*


کاش جاده زندگی هم دنده عقب داشت


*


سر پایینی برنده


سر بالایی شرمنده


*


داداش مرگ من یواش


*


کاش میشد سرنوشت را از سر نوشت


*


تند رفتن که نشد مردی


چشم انتظارم که برگردی


*


یا اقدس


یا هیچکس


*


زندگی نگه دار پیاده میشم


آیی بی وفا کجا میری


اونطرفی که ورود ممنوعه


  
  

خدایا به خاطر تمام چیزهایی که دادی،

ندادی،

دادی پس گرفتی،

ندادی بعدا دادی،

ندادی بعدا می خوای بدی،

دادی بعدا می خوای پس بگیری،

داده بودی و پس گرفته بودی،

اگه بدی پس می گیری،

پس گرفتی دادی،

پس گرفتی بعدا می خوای بدی،

اگه می دادی پس می گرفتی،

نداده بودی فکر می کردیم دادی و پس گرفتی،

خلاصه خداجون سرتو درد نیارم به خاطر همه شکر!!


  
  

آمد آن ماهی که نامش رمضان است


معده از آمدنش شدیدا نگران است !


.


.


.


اندکی صبر …


“زولبیا بامیه ” نزدیک است !


.


.


.


باز ماه رمضان آمدست و روزه / رایگان گشت بلیط اتوبوس و موزه


باز در بند شدند لات و ابلیس و هبل / باز بلبل به چمن می فروشد غمزه


بعد افطار دلت گرد و قلمبه گردد / بس که خوردی کباب جوجه یکروزه !


.


.


.


ما فردا شب واسه افطار میایم خونتون


(ستادایجاد رعب و وحشت درماه رمضان) !


.


.


.


تابلو هلال احمر رو به غضنفر نشون میدن


میگن معنی این تو جاده چیه؟


میگه به ماه مبارک رمضان نزدیک میشوی !


.


.


.


به طرف میگن چرا روزه نمیگیری؟


میگه :  مشکل دارم، نمیشه


مشگن مشکلت چیه ؟


میگه : گرسنه ام میشه !


.


.


.


ای کسانیکه روزه نمیگیرید…….حداقل افطار کنید….. !


چون از قدیم گویند کار را آن کرد که تمام کرد !


.


.


.


هرچند که روزه است حاجی رمضان


تا خرخره می خورد حقوق دگران


یک ذره غبار اگر رود توی گلوش


از بابت روزه می شود دل نگران !


 


.


.


.


در خانه ما ز خوردنی چیزی نیست


ای روزه میا وگرنه خواهم خوردت !


.


.


.


چون ندارم چیز بهر خوردنم


ماه روزه ،روزه خواری می کنم


چون به پایان می رسد ماه صیام


از فراقش آه و زاری می کنم !


.


.


.


سحرگاهان به قصد روزه داری// شدم بیدار از خواب و خماری


برایم سفره ای الوان گشودند// به آن هر لحظه چیزی را فزودند


برنج و مرغ و سوپ وآش رشته// سُس و استیک با نان برشته


خلاصه لقمه ای از هرچه دیدم// کمی از این کمی از آن چشیدم


پس از آن ماست را کردم سرازیر// درون معده ام با اندکی سیر


وختم حمله ام با یک دو آروغ// بشد اعلام بعداز خوردن دوغ


سپس یک چای دبش قند پهلو// به من دادند با یک دانه لیمو


خلاصه روزه را آغاز کردم// برای اهل خانه ناز کردم


برای اینکه یابم صبر و طاقت// نمود م صبح تا شب استراحت


دوپرس ِ کلّه پاچه با دو کوکا// کمی یخدر بهشت یک خورده حلوا


به افطاری برایم شد فراهم// زدم تو رگ کمی از زولبیا هم


وسی روزی به این منوال طی شد// نفهمیدم که کی آمد و کی شد


به زحمت صبح خود را شام کردم// به خود سازی ولی اقدام کردم


به شعبان من به وزن شصت بودم// به ماه روزه ده کیلو فزودم


اگرچه رد شدم در این عبادت// به خود سازی ولیکن کردم عادت


خدایا ای خدای مهر و ناهید// بده توش و توانی را به« جاوید»


که گیرد سالیان سال روزه// اگرچه او شود از دم رفوزه


  
  

مشتری:مبلی که دیروز ازشماخریدم امروز پایه اش شکست.

 

مبل فروش:خیلی عجیبه حتما کسی روش نشسته!

 

تصاویر جدید زیباسازی وبلاگ , سایت پیچک » بخش تصاویر زیباسازی » سری ششم www.pichak.net کلیک کنیدتصاویر جدید زیباسازی وبلاگ , سایت پیچک » بخش تصاویر زیباسازی » سری ششم www.pichak.net کلیک کنید

 

 

 

یه دفعه دوتا هزار پا همدیگرو بغل میکنن میشن زیپ

 

 

 

تصاویر جدید زیباسازی وبلاگ , سایت پیچک » بخش تصاویر زیباسازی » سری ششم www.pichak.net کلیک کنید

 

 

 

غضنفر یه پول سیاهی میندازه تو تلفن.

 

میگه:الو آفریقا؟

 

 

 

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

 

 

 

یه نفر میخواسته خودکشی کنه میره توگلدون میشینه

 

میگه:به من آب ندین.

 

 

 

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

 

 

 

یه تریاکی پیغام گیر میخره.

 

پیغامشو میزاره:هشتم.....

 

ولی خشتم!!!

 

 

 

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

 

 

 

غضنفر رنگ خودکارش تموم میشه

 

ترک تحصیل میکنه

 

 

 

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

 

 

 

یارو رو میبرن جهنم دادمیزنه:

 

کمک کمک جهنم آتیش گرفته

 

 

 

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

 

 

 

دلگیرم از تمام الفبای بی کسی

 

بخصوص این 5 حرف:

 

ف ا  ص ل ه .....

 

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ

 

 

 

تو را از سمیم غلب دوصت دارم

 

چیه؟

 

مگه بی صوادا دل ندارن!!!

 

 

 

ـــــــــــــــــــــــــــــــــ

 

 

 

مینویسم(د ی د ا ر)

 

تواگربی منودلتنگ منی

 

یک به یک فاصله ها را بردار

 

 

 

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ

 

 

 

یه روز به یارو میگن:

 

دو دوتا؟

 

میگه:4تا

 

میگن:اه اه جکو خراب کردی

 

 

 

ـــــــــــــــــــــــــــــــــ

 

 

 

به غضنفر میگن علی یارت میگه :

 

ما تیممون تکمیله یار خودتون

 

 

 

ـــــــــــــــــــــــــــــــــ

 

 

 


  
  

/همه چی آرومه/

 

/همه چی تامینه/

 

/ این چقدر خوبه که/

 

/ قیمتا پایینه/

 

/ همه چی آرومه/

 

/مسئولان خوابیدن/

 

/شک نداری دیگه/

 

/ تو به اوضاع من/

 

/همه چی آرومه/

 

/من چقدر خوشحالم/

 

/صد تومن تو جیبم/

 

/ به خودم میبالم!!/

 

/تو داری می می ری/

 

/از چشات ملومه/

 

/من فقط بیکارم/

 

/همه چی آرومه/

 

/ بگو این آرامش/

 

/تا ابد پابرجاست/

 

/بگو از یارانه/

 

/این تورم بیجاست/

 


  
  
1- می دونین فرق خانمها با آهن ربا چیه؟..... آهن ربا حداقل یک روی مثبت داره

 


2- خانمها مثل رادیو هستند..... هر چی میخوان میگن ولی هر چی بگی نمی شنوند

 


3- خامنها مثل چسب دوقلو هستند.....اگه دستشان با گوشی تلفن مخلوط شد دیگه باید سیم تلفن را برید

 


4- خانمها مثل رعدوبرق هستند ..... اول برق چشماشون میرسه بعد رعد صداشون

 


5- خانمها مثل لیمو شیرین هستند..... اول شیرین هستند ولی بعد تلخ میشن

 

6- خانمها مثل گچ هستند ..... اگه چند دقیقه مدارا کنید چنان سفت و سخت میشن که دیگه حالتی نمی گیرند.

 


7- خانمها مثل کنتور برق هستند..... هر چند سال یکبار عدد سنشون صفر میشه

 

 
8- چرا خانمها نمی توانند نقشه بخوانند ..... برای اینکه فقط ذهن مرد هستش که میتونه تجسم و درک کنه که یک کیلومتر با یک سانتی متر نشون داده شده

 

 
9- خانمها مثل اینترنت هستند.... از هر موضوعی بک فایل اطلاعاتی دارند

 


10- خانمها مثل فلزیاب هستند ..... از نزدیک طلافروشی که رد میشن عکس العمل نشان میدن

 

 
11- خانمها مثل موبایل هستند هر موقع کار مهم دارید در دسترس نیستند

 


  
  

این روزا عمر عاشقی دوروزه
ایشالا پیر عاشقی بسوزه
بلا به دور از این دلای عاشق
که جمعه عاشقند و شنبه فارغ!
گذاشته روی میز من ، یه پوشه
که اسم عشق‌های بنده توشه
زری، پری،‌سکینه، زهره، سارا
وجیهه و ملیحه و ثریا
نگین و نازی و شهین و نسرین
مهین و مهری و پرند و پروین
چهارده فرشته و سه اختر
دولیلی و سه اشرف و دو آذر
سفید و سبزه ، گندمی و زاغی
بلوند و قهوه‌ای و پرکلاغی ...
هزار خانمند توی این لیست
با عده‌ای که اسم‌شون یادم نیست!
گذشت دوره‌ای که ما یکی بود
خدا و عشق آدما یکی بود
نامه مجنون به حضور لیلی
می‌رسه اینترنتی و ایمیلی!

 

 

 

شیرین می‌ره می‌شینه پیش فرهاد
روی چمن تو پارک بهجت ‌آباد
زلفای رودابه دیگه بلند نیست
پله که هس ، نیازی به کمند نیست
تو کوچه ، ‌غوغا می‌کنند و دعوا
چهار تا یوسف سر یک زلیخا!
نگاه عاشقانه بی‌فروغه
اگر می‌گن: «عاشقتم» دروغه
تو کوچه‌های غربی صناعت
عشقو گرفتن از شما جماعت
کجا شد اون ظرافت و کرشمه
نگاه دزدکی کنار چشمه؟
کجا شد اون به شونه تکیه کردن
کنار جوب آب ، گریه کردن
دلای بی‌افاده یادش به خیر
دخترکای ساده یادش به خیر
من از رکود عشق در خروشم
اگر دروغ می‌گم ، بزن تو گوشم
تو قلب هیشکی عشق بی‌ریا نیست
حجب و حیا تو چشم آدما نیست
کشته دلبرند و ارتباطش
فقط برای برخی از نکاتش!
پرنده پر ، کلاغه پر ، صفا پر
صداقت از وجود آدما ، پر
دلا! قسم بخور ، اگر که مردی
که دیگه گرد عاشقی نگردی
ما توی صحبت رک و راستیم داداش
عشق اگه اینه ، ما نخواستیم داداش

 


  
  

تو رستوران پیشخدمتو صدا کردم ... میگم آقا توی سوپ من مگس افتاده!
میگه مرده؟
پَ نه پَ هنوز زندست، داره شنا میکنه، صدات کردم بیایی نجاتش بدی !

 


 

یارو زده روح الله داداشی رو کشته، حالا گرفتنش میگه حالا چی میشه اعدامم میکنن؟؟
میگن پ نه پ میری مرحله بعد باید محراب فاطمی روهم بکشی

 


 

 

 

به دوستم میگم من عاشق این ماشین شاسی بلندام ...
میگه منظورت پرادو و رونیزو ایناست؟
پَ نه پَ منظورم کامیونو تراکتورو ایناست !

 


 

ماشینه تا شیشه جمع شده ... یه نفر اون بغل افتاده پارچه سفید روش کشیدن ...
یارو داره رد میشه ... میگه مرده؟
پَ نه پَ تصادف خستش کرده خوابیده

 


 

 

 

هفته پیش مریض شدم، رفتم آمپول بزنم ...
آمپولارو دادم به پرستاره ...میگه آمپول بزنم؟
پَ نه پَ توش آب پر کن تفنگ بازی کنیم!

 


 

تو صف پمپ گاز منتظرم تا نوبتم بشه ...
یارو زده به شیشه میگه آقا شما هم می‌خوای گاز بزنی‌؟
پَ نه پَ من می‌خوام لیس بزنم

 


 

روی نیمکت توی پارک، روزنامه دستمه... اومده میگه... روزنامه میخونی؟
پَ نه پَ سبزی خریدم نمیدونم لای کدوم صفحه گذاشتم

 


 

سوار تاکسی شدم رسیدیم سر خیابون گفتم مرسی آقا ...
می گه پیاده می شین؟
پَ نه پَ خواستم بین مسیر یه تشکر ناغافلی کرده باشم جو از سنگینی درآد

 


 

دندونم بد جوری درد میکرد ... دستمو گذاشته بودم رو صورتم ...
دوستم دید منو پرسید دندونت درد میکنه؟
پَ نه پَ دارم اذان میگم گذاشتمش رو میوت ، همسایه ها اذیت نشن!

 


 

دراز کشیده بودم لب استخر ... دوستم میگه آفتاب می گیری؟
پَ نه پَ با خورشید مسابقه گذاشتیم، هر کی دیرتر بخنده برندس !

 


 

رفتم بچه خواهرمو از مهدکودک بیارم ...
مربیه میگه بچه رو میبریدش؟
پَ نه پَ همینجا میخورمش

 


 

دارم کباب درست میکنم رو منقل و سیخای کبابو میگردونم ...
اومده خودشو لوس کرده با لحن بچه گونه میگه عشقم داری کباب درست میکنی؟
پَ نه پَ دارم فوتبال دستی بازی میکنم

 


 

جلو عابر بانک تو صف وایسادم یارو می گه ببخشید شمام پول میخاین؟
پَ نه پَ خونه کامپیوتر نداریم میام اینجا فیس بوکم رو چک کنم

 


 

رفتم تو آپارتمان دارم گوشت قربونی بین همسایه ها پخش میکنم ...
یارو میپرسه نذریه؟
پَ نه پَ با خود گوسفنده مشکل داشتیم کشتیمش !

 


 

برای طرح یه شکایت رفتم کلانتری ... طرف می گه از کسی شکایت دارین؟
پَ نه پَ اومدم فرار مایکل اسکلفیلد رو از فاکس ریور گزارش کنم

 


 

مگس نشسته رو برنج به خواهرم میگم: مگـــــــــــــــــس ... !
میگه بکشمش؟؟
پَ نه پَ زشته برنج خالی بخوره یکم خورشت بریز واسش

 


 

رفتم آلبالو بخرم ... یارو میگه بریزم تو پلاستیک؟
پَ نه پَ همینجوری دونه ایی بده بندازم دور گوشم خوشگل شم !!!

 


 

به دوستم میگم دیشب تو کرمان یه پسره بنزین ریخته سرش خودشو تو خیابون اتیش زده...
میگه سوخت؟!
پَ نه پَ یه جون گرفت رفت مرحله بعد !

 


 

 

 

 

 

رفتم دفتر هواپیمایی میگم عجله دارم میشه پرواز امروز شیراز رو واسم چک کنید؟
میگه اگه جا داد بگیرم؟
پَ نه پَ نگیر بذار پر شه من فردام میام چک میکنم بخندیم

 


 

جلو در اورژانس بیمارستان اعصاب خورد دارم قدم میزنم ...
یارو میگه آقا چرا انقدر پریشونی مریض بد حال داری؟؟
پَ نه پَ تو امریکن آیدل اجرا دارم تو فکرم چجوری بخونم که سایمون ایراد نگیره!

 


 

سوار تاکسی شدم. یارو صدای ضبطشو تا ته زیاد کرده بود. میگم میشه صدای ضبطتونو کم کنید؟
میگه اذییتتون میکنه؟!
پَ نه پَ گفتم کم کنی این یه تیکشو من بخونم ببینی صدای کدوممون بهتره!

 


 

رفتم دستشویی عمومی در میزنم میگم یکم سریع تر...
میگه شمام دستشویی داری؟
پَ نه پَ اومدم ببینم شما کم و کسری نداری ؟!

 


  
  

غضنفر میره خونه برای باباش بریک هلی کوپتری بزنه باباشم با  ار پی جی میزنش


* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *


به خوش غیرت میگن توی خونه شما مرد سالاریه یا زن سالاری؟


میگه: هیچکدوم مردمسالاریه


* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *


 غضنفر رو برق می گیره مامانش می گه


 ننه جون ولش نکن همین بود که باباتو کشت


* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *


 غضنفر از تاکسی پیاده می شه درو محکم می بنده می گه پدر سگ خودتی


 راننده میگه من که چیزی نگفتم ، غضنفر می گه بعدا که می گی


* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *


غضنفر میرسه به یک زن حامله، نگاه میکنه به شکمش،


میگه: خانم این چیه؟ میگه: بچه ست. میگه: دوستش داری؟


میگه: آره خوب، معلومه.


میگه: پس چرا قورتش دادی؟


  
  

 فرشتگان روزی ازخداپرسیدند:بارخدایاتوکه بشررااینقدردوست داری غم رادیگرچراآفریدی؟خداوندگفت:غم رابخاطر خودم آفریدم چون این مخلوق من که خوب می شناسمش تاغمگین نباشدبه یادخالق نمی افتد.

شنبه 1/5/90 4:44 عصر   چقدر ما آدما..... حرفی ندارم.... -
  یه یارو میره با پژو 206 مسافرکشی میکرده. 4 نفر رو سوار میکنه بعدش خیلی تند میره . اولی میگه آقا خیلی داری تند میری . راننده میگه تا حالا 206 داشتی ؟ طرف میگه نه . میگه : پس خفه شو . همین طور سرعت رو میبره بالا و تا نفر سوم همین جواب رو میده . چهارمین نفر میگه آقا خیلی تند میری . میگه تا حالا 206 داشتی . میگه : آره . راننده میگه : پس تورو خدا بگو ترمزش کدومه
چهارشنبه 30/6/90 1:30 صبح


  میدونی چینی ها به دوقلو چی میگن؟! این چون اون ، اون چون این!
چهارشنبه 30/6/90 1:31 صبح  
  یارو میره خارج یه موتور میدزده صاحبش داد میزنه : No . No غضنفر میگه نو یا کهنه می برمش.
چهارشنبه 30/6/90 1:33 صبح
به یارو میگن اسم دکترت چیه؟ میگه ترابی میگن اسم کوچیکش چیه : میگه فیزیو!
چهارشنبه 30/6/90 1:32 صبح
  یارو میره کوفه ضریح مختارو میگیره میگه دمت گرم عجب فیلمی بازی کردی!
چهارشنبه 30/6/90 1:33 صبح
  یارو باباش آتیش میگیره میره ملاقات میگه: بخش پدرسوخته ها کجاست؟
چهارشنبه 30/6/90 1:31 صبح


  یه نفر توی اتوبوس پر جمعیت پیله کرده بود به راننده و در گوش راننده هی حرف می زد. راننده مرتب بهش می گفت: برو بشین سر جات. آخرش مسافرها به راننده می گن: آقای راننده به حرفش گوش کن شاید کاری داره. راننده می گه: نه بابا اومده به من می گه: چپ کن یه کم بخندیم
چهارشنبه 30/6/90 1:29 صبح
  یکی به عنوان چترباز میره تو نیروی هوایی روز رزمایش بهش میگن وقتی رسیدی پایین دکمه سبزو بزن چتر باز میشه اگه باز نشد دکمه قرمزرو بزن حتما چتر باز میشه بعد که رسیدی پایین یه ماشین هست که تورو میبره پادگان.میپره دکمه سبزو میزنه چتر باز نمیشه دکمه قرمزو میزنه بازچتر باز نمیشه با عصبانیت میگه خوبه حالا ماشین هم نیاد!!
چهارشنبه 30/6/90 1:27 صبح
  منوببخش که درخشیدی ومن چشمامو بستم منو بخشیدی ومن چشماموبستم توبه پای من نشستی وجداازتو نشستم که نیاوردی به روم هر جا دلت رو می شکستم
چهارشنبه 30/6/90 1:19 صبح
  درسکوت دادگاه سرنوشت،عشق برماحکم سنگینی نوشت.گفته شددلداده هاازهم جدا، وای بر این حکم و این قانون زشت…..
چهارشنبه 30/6/90 1:18 صبح


  محنت و رنج نمی خواهم و پیداست که هست ثروت و گنج دلم خواهد و پیداست که نیست
چهارشنبه 30/6/90 1:12 صبح
  زندگی، زنجیره ای از آغازهاست... تا به رویاهایمان رنگ واقعیت ببخشیم. امیدوارم تمامی آغازهای تو، از نیزه های آفتاب پر فروغ گردند. و تمامی رویاهای تو، گرمی پیروزی را نوید دهند
شنبه 15/5/90 1:49 عصر
  نظر دبیران درموردعشق:دبیردینی:عشق یک موهبت الهی است.دبیرورزش:عشق تنها توپی است که اوت نمی شود.دبیر شیمی:عشق تنهااسیدی است که به قلب صدمه نمی زند.دبیر اقتصاد:عشق تنها کالایی است که از خارج وارد نمی شود.دبیرادبیات:عشق بایدمانندعشق لیلی ومجنون محورنظامی داشته باشد.دبیر جغرافی:عشق از فراز کوه های آسیا تیری است که برقلب می نشیند.دبیرزیست:عشق یک نوع بیماری است که میکروب آن از چشم وارد میشود.

شنبه 1/5/90 5:10 عصر دبیر ریاضی:عشق تنها عدد توان داریست که باتو بودن معنی میشه .بدون تو صفر نیست. تهیست!!!!!!!!!!!!

  
  
<      1   2   3   4   5   >>   >