سفارش تبلیغ
صبا ویژن
آنکه پرسید دانست . [امام علی علیه السلام]
لوگوی وبلاگ
 

نویسندگان وبلاگ -گروهی
کاربر(2)
لینک دلخواه نویسنده

دسته بندی موضوعی یادداشتها
 

صفحات اختصاصی
 
sitemap
آمار و اطلاعات

بازدید امروز :65
بازدید دیروز :25
کل بازدید :341622
تعداد کل یاداشته ها : 1567
103/9/6
2:1 ص
در یک فرد عادی مغز به درستی درباره دریافت و پردازش اطلاعات لازم و ضروری عمل می کند و فقط به محرک های فوری و مهم واکنش نشان می دهد و به اطلاعات زمینه توجه کمتری نشان می دهد.

 

حواس پرتی و فراموش کاری مشکل بسیاری از مردم این روزگار است. زندگی ماشینی، دغدغه های تکرارشونده، اضطراب و استرس فراوان، درگیری های شغلی و غیرشغلی، زندگی را برای بسیاری سخت کرده و زندگی آرام و بدون دغدغه و نگرانی تقریبا برای بسیاری دور از دسترس است. تعجبی ندارد که تحت چنین شرایطی حواس پرتی و فراموش کاری به سراغ مان بیاید و مشکلات و درگیری ذهنی مان را چند برابر کند. این مشکل که ربطی به سن و جنس ندارد و همه را به نوعی درگیر کرده است، از کجا نشأت می گیرد؟ چگونه می توانیم استرس و اضطراب روزانه را کمتر کنیم و برنامه های روزانه را به گونه ای ترتیب دهیم که کاری از قلم نیفتد. صد البته این مشکل بیشتر گریبانگیر پدر و مادرهاست که علاوه بر انجام امور منزل باید به وظایف شغلی، اداره، منزل، تربیت بچه ها و تنظیم امور زندگی بپردازند. از این رو تصمیم گرفتیم در این باره با یکی از کارشناسان گفت وگو کنیم.


دکتر بنفشه غرایی روان شناس و عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی ایران می گوید: در طول روز افراد با حواس پنج گانه از پیرامون خود اطلاعات زیادی دریافت می کنند ولی ضرورتا همه آن ها مورد نیاز نیست و به همین دلیل است که ذهن اطلاعات و داده هایی را که کسب می کند، انتخاب و پردازش می کند و به بعضی از آن ها بی اعتنا می ماند. به طور مثال وقتی سر یک کلاس درس نشسته ایم، صداهای زیادی را می شنویم اما به ذهن دستور می دهیم، صدای معلم را اولویت قرار دهد و به صداهای زمینه بی توجهی کند. قدرت و توانمندی مغز ما به نحوی است که اگر بخواهد تمام اطلاعات و داده ها را به طور یکسان ارزیابی و پردازش کند، نمی تواند آن ها را طبقه بندی و براساس آن برنامه ریزی کند. به این ترتیب مغز یک سری اطلاعات را به عنوان اطلاعات زمینه مدنظر قرار می دهد و یک سری دیگر را به عنوان اصل می پذیرد، صداهای محیط، تصاویری که در دید ما قرار می گیرد و غیره اطلاعات زمینه است و اطلاعات اصل آن چیزی است که به مغز دستور داده ایم آن را دریافت و پردازش کند.


در یک فرد عادی مغز به درستی درباره دریافت و پردازش اطلاعات لازم و ضروری عمل می کند و فقط به محرک های فوری و مهم واکنش نشان می دهد و به اطلاعات زمینه توجه کمتری نشان می دهد. زمانی که مغز نتواند این جداسازی را انجام دهد، مشکل تمرکز و توجه به وجود می آید مانند کودکانی که دچار اختلال کمبود توجه هستند که با هر محرکی دچار حواس پرتی می شوند و نمی توانند روی یک کار متمرکز شوند. این حالت به دلایل مختلف در افراد عادی نیز قابل مشاهده است که یکی از این دلایل می تواند اضطراب باشد.


وقتی ما دچار اضطراب هستیم نمی توانیم روی یک قضیه تمرکز کنیم و ذهن مان روی مسائل مختلفی می چرخد و ما را درگیر می کند. اضطراب و مشغله ذهنی ، پرونده های بسته نشده ای که در ذهن موجود است، تصمیم گیری درباره چند موضوع مهم دلایل اصلی حواس پرتی و فراموشی است که شکایت اصلی بسیاری از خانم ها و آقایان در زندگی ماشینی امروز است. در واقع ذهن بسیاری از ما هم زمان درخصوص چندین موضوع درگیر است و به همین دلیل است که در یادآوری موضوعات مهم دچار مشکل می شود. مغز ما قادر است دستور برخی کارها را هم زمان بدهد به عنوان مثال ما می توانیم هنگام رانندگی حرف بزنیم اما نمی توانیم هنگام صحبت کردن به چیز دیگری فکر کنیم.


این جاست که باید تصمیم بگیریم فکر کنیم یا حرف بزنیم و زمانی که این انتخاب صورت نگیرد، ذهن فرد مغشوش می شود و نمی تواند روی یک موضوع تمرکز کند و درباره آن تصمیم بگیرد.حال این موضوع درباره بیشتر خانم های شاغلی که فرزند مهدکودکی دارند و ناچارند بیشتر ساعت روز را در محیط کار سپری کنند و وظایف خانه داری را نیز انجام دهند، صادق است. اکثر آن ها از حواس پرتی و مشکل تمرکز و توجه رنج می برند و برنامه تکرار شونده روزانه دارند. دکتر غرایی با تایید این مطلب می گوید: داشتن یک برنامه عملیاتی مناسب تنها راهکار رهایی از حواس پرتی و شکل تمرکز و توجه در این خانم ها و افراد مشابه است، برنامه ای که ضریب خطای مناسبی داشته باشد و طبق اولویت اهمیت کارها و وظایف مرتب شده باشد باعث می شود به جای داشتن استرس و دغدغه در طول روز برای کاری که قرار است مثلا ساعت 3 بعدازظهر انجام شود، ذهن فقط به هنگام انجام کار، درگیر آن مسئله شود آن هم یک ساعت قبل از آن و نه تمام روز.


اگر طبق برنامه، کارها انجام شود و اولویت ها به تناسب در این برنامه عملیاتی چیده شده باشد، فرد استرس کمتر و در نتیجه مشغله ذهنی کمتری را تجربه خواهد کرد و کمتر دچار فراموشی و حواس پرتی می شود، از آن جا که 80 تا 90 درصد برنامه های روزانه همه ما تکرارشونده است، با کمی دقت می توان آن ها را به ترتیب تنظیم و تعیین کرد تا کمتر دچاراضطراب و فراموشی شد. از سویی این برنامه باید انعطاف پذیر باشد و ضریب خطایی هم برای آن در نظر بگیریم تا اگر یک کار طبق روال انجام نشد، به دیگر برنامه ها لطمه نخورد.داشتن برنامه باعث می شود با دغدغه و اضطراب کمتری کارهای روزانه را که اغلب تکرارشونده است انجام دهیم و از اولویت های اصلی روزانه غافل نشویم.


خوب است در این جا به موضوع مدیریت زمان اشاره کنیم که در مباحث مربوط به مدیریت استرس کاربرد دارد. در مدیریت زمان به فرد آموزش داده می شود تا برنامه هایش را با 2 اولویت مهم و فوری تقسیم بندی کند. به این ترتیب که او باید مشخص کند کدام کارها مهم و فوری است و کدام کار مهم اما خیلی فوری نیست. کدام یک کار فوری است اما خیلی مهم نیست و در نهایت کدام یک کاری است که نه فوری و نه مهم است. براین اساس فرد کارهایش را تقسیم بندی می کند و طبق اولویت آن ها را در برنامه روزانه خود می گنجاند. معمولا کسانی که برنامه ای ندارند، دچار حواس پرتی و فراموشی می شوند؛ این افراد آن قدر درگیر مسائل غیرمهم و غیرفوری می شوند که مسائل مهم و فوری زندگی خود را از یاد می برند و از این رو همواره از کمبود وقت گلایه می کنند.


لازم است به چگونگی تنظیم یک برنامه عملیاتی اشاره کنیم. عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران تاکید می کند یکی از مهم ترین شاخص های یک برنامه خوب این است که در آن اهداف سنجیده شود و طبق نیازها تغییر کند. یکی از اصول برنامه ریزی خوب مدیریت صحیح اهداف است. در یک برنامه ریزی صحیح، اهداف مناسب براساس امکانات و شرایط تبیین شده است. اهداف باید در دسترس و واقع بینانه باشد، نه ایده آلیستی به عبارتی برنامه ای ارزش دارد که قابلیت اجرایی داشته باشد. این برنامه باید براساس شرایط واقعی زندگی فرد تنظیم شده باشد تا در طولانی مدت قابل اجرا باشد. برنامه هایی که بسیار آرمانگرایانه تنظیم شده است، اغلب در حد توان فرد نیست و در درازمدت قابل اجرا نخواهد بود. این نوع برنامه ها به دلیل این که قابلیت اجرا ندارد احساس بدی در فرد ایجاد می کند، اعتماد به نفس وی را کاهش می دهد و فرد را فرسنگ ها از اهدافش دور می کند. به طوری که فرد احساس می کند هرگز نمی تواند به بعضی از اهدافش برسد. توجه داشته باشید که داشتن برنامه باعث صرفه جویی در انرژی و باعث می شود فرد بتواند به جای صرف انرژی در طول روز برای ارزیابی تصمیم گیری هایش، انرژی خود را فقط صرف انجام کارها کند.