این اطلاعات بر اساس مقایسه موشک های Taep-o-dong-2 کره شمالی تنظیم شده اند:
موشک معمولی غیر بالدار "شهاب-5" موشکی سه مرحله ای است که دارای شش موتور است:
مرحله اول چهارموتور، و هر کدام از مراحل بعد یک موتور؛
طول- 32 متر؛
قطر-2,2 متر؛
وزن پرتاب- 80-85 تن؛
برد پرتاب بین 4000 تا 4300 کیلومتر؛
وزن کلاهک ها از 700 تا 1000 کیلوگرم،
توان موتورهای رانشی تقریبا در حدود 31260 کیلوگرم
و مرحله فعال پروازی (زمان کار موتورها) 330 ثانیه است.
تحلیلگران احتمال می دهند که "شهاب-6" موشکی دو یا سه مرحله ای است که موتورهای آن با سوخت مایع و جامد کار می کنند.
در موشک "شهاب-6" اکثرا از همان سیستم هایی استفاده شده که در موشک های "شهاب-5" غیر بالدار. اما کاهش وزن موشک و کلاهک های آن باعث افزایش برد آن تقریبا تا 6000 کیلومتر شده است.
به اعتقاد کارشناسان موشک "شهاب-6" برای آن در نظر گرفته شده که یک کلاهک منولیتی (یک پارچه) به وزن احتمالی 500-1000 کیلوگرمی را حمل کند.
اما بر اساس برخی از اطلاعات موجود موشک "شهاب-6" دارای انحراف احتمالی مدور محسوس بوده که در اثر آن دقت آن در زمینه انهدام اهداف دقیق کم بوده و به همین خاطر بهترین مورد استفاده "شهاب-6" می تواند در مساحت های بزرگ پیش از هر چیز در مناطق مسکونی باشد.
این مسئله اجازه می دهد که به جرات بگوییم که "شهاب-6" سلاحی جهت تحریک سیاسی است و نه دارای ابعاد نظامی.
اگرچه برنامه "شهاب" به احتمال قوی اولویت صنایع موشک سازی ایران محسوب می شود اما در خارج از چارچوب آن امور مربوط به تجهیز کشور به موشک های دیگر نیز انجام می شود.
بعنوان مثال "اوزی روبین" کارشناس موشکی اسراییل ادعا می کند
که ایران 18 سکوی سیار "بی ام 25" از کره شمالی خریداری کرده است (با مدل آتشبارهای موشکی روسی اشتباه نشود) این مجموعه موشکی به دو صورت تولید می شوند با برد 2500 و 3500 کیلومتری (اما دیگر منابع تایید کننده این مسئله وجود ندارد).
به غیر از این اوزی روبین معتقد است که ایرانی های از طریق قاچاق چند فروند موشک بالدار Kh-55 شوروی سابق را از اوکراین خریداری کردند
که وارد تسلیحات ارتش جمهوری اسلامی نشده اما به احتمال قوی بعنوان پایه ای برای کپی برداری و شبیه سازی نمونه های داخلی مورد استفاده قرار گرفته است.
اینجا باید تاکید کرد که ایران این موشک را از اوکراین رسما خریداری کرده است (این کار کییف با واکنش منفی واشنگتن مواجه شد). موشک های Kh-55 توسط ایرانی ها بعنوان موشک هدف و همچنین هواپیماهای بدون سرنشین مافوق صوت مورد استفاده قرار می گیرد.
بدین ترتیب در حال حاضر ایران به موشک هایی با برد تا 2000-2300 کیلومتر و توان واقعی برای ایجاد موشک های حامل (ماهواره بر) که بتواند شعاع تا 6 هزار کیلومتر را تحت پوشش قرار دهد، دست یافته است.
اما در همین جا چند سئوال بوجود می آید.
سئوال اول: در مورد ضریب اطمینان موشک های موجود؟
براساس تجارب نظامی شوروی و روسیه تا پذیرش موشک ها در ارتش، آنها باید راه طولانی آزمایشات مختلف فنی را در شرایط گوناگون طی کنند.
چرخه آزمایشات ممکن است سال ها به طول انجامد و هر سال بین 10-15 آزمایش انجام می شود. بر اساس آنچه که ما پیش از این ذکر کردیم مدل های مختلف موشک های ایرانی در معرض چنین آزمایشاتی قرار نگرفتند. این نشان می دهد که ضریب اطمینان موشک های جمهوری اسلامی نمی تواند پاسخگوی امنیت استفاده از آنها باشد و بدون تردید احتمال وقوع پیامدهای فاجعه آمیز در صورت استفاده ازآنها در جریان عملیات نظامی بسیار زیاد است.
سئوال دوم: درباره برد واقعی اعلام شده موشک ها؟
نمونه های مختلف شهاب بر اساس اطلاعات ایران دارای برد بیش از 1500 کیلومتر هستند. اما این مشخصات فنی چگونه آزمایش شده اند؟
یادآوری می کنیم که حد فاصل میان دورترین نقطع در شمال غرب و جنوب شرق ایران کمی بیش از 2000 کیلومتر است. با فرض این مسئله که میدان های تیرموشکی در کنار مرزها واقع نشده اند می توان درک کرد که ایران امکان آن را ندارد که به طور کامل پرتاب های موشکی را در چنین فاصله ای بدون تهدید نقض حریم مرزی کشورهای همسایه انجام دهد.
اخیرا گزارشاتی بر اساس تصاویر ماهواره جاسوسی QuickBird منتشر شد.
به گفته کارشناسان انستیتوی پلی تکنیک ماساچوست و کارگروه Science, Technology and Global Security که زیر نظر همین انستیتو مشغول کار هستند، دراین تصاویر ساختمان های مونتاژ- آزمایش و تاسیسات خدمات رسانی فنی به موشکهای بالستیکی دور برد ثبت شده اند.
یک سری تاسیسات واقع در 230 کیلومتری جنوب غربی تهران بعبارت دیگر در مرکز کشور واقع شده اند.
یک میدان تیر اصلی دیگر نیروهای موشکی ایران نیز در نزدیک اصفهان واقع شده است (بعبارت دیگر این هم در مرکز ایران است).
به غیر از این سند دیگری وجود ندارد دال بر اینکه حکومت ایران رسما خبر مسدود سازی آب های تنگه هرمز و یا اقیانوس هند را به خاطر پرتاب موشکی در این محوطه اعلام کرده باشد. اگرچه اینجا باید تاکید کرد که طی چندسال اخیر در جریان مانورهای بی شمار نیروی دریایی ایران، مقامات جمهوری اسلامی بخش های معینی از آب های تنگه هرمز و دریای عربی را مسدود ساخته بودند.
به احتمال قوی این مسئله برای پرتاب های موشکی انجام شده است. ضمنا این مسئله را باید در نظر گرفت که مساحت محوطه مسدود شده سال به سال کاهش یافته است.
این مسئله می تواند نشان دهنده آن باشد که دقت پرتاب های موشکی افزایش و منحنی پرتاب آن کاهش یافته است.
از سوی دیگر حداکثر برد را می توان از راه محاسبات ریاضی در جریان پرتاب های آموزشی با سوخت "ناسوخته" انجام داد که در نتیجه انحراف سوخت رسانی به موتور در زمان معینی از مسیر پروازی صورت می گیرد. اما به هر حال این فقط می تواند اطلاعات حدودی باشند. بدون آزمایشات در مقیاس گسترده و پرتاب های متعدد نمی توان از آمادگی برای انجام پرتاب های موفق صحبت نمود.
از مطالب که در بالا گفتیم می توان این نتیجه را گرفت که برغم همه دشواری ها و کمبودها، پتانسیل موشک سازی در ایران بالاست.
ضمنا تهران با موفقیت گام به گام این پتانسیل را به توان واقعی نظامی مبدل می سازد.
موشک سازان ایران در پرونده خود نمونه های گوناگون سیستم های موشکی آتی را دارند که نه امروز، اما تا پنج-هفت سال آینده می توانند پایه واقعی برای ایجاد موشک های بالستیکی مدرن میانبرد (از لحاظ توان به موشکی های قاره پیمای بالستیکی نزدیک هستند) ایجاد کند و سپس دست بکار موشک های قاره پیما شود.
فقط یک جمله کافی است که پرتاب ماهواره به مدار گامی بسیار مهم در جهت ایجاد موشک های استراتژیکی است.
اماهمه اینها مربوط به آینده است.
اگر بین توان امروزی و دورنمای آن بخواهیم مقایسه ای انجام دهیم باید بگوییم که امروز نیروهای مسلح ایران به موشک های اندکی مجهز هستند (اگرچه بسیار زیرکانه).
بعنوان مثال مرکز فرماندهی موشکی که به طور مستقیم تحت فرماندهی کل قوا یعنی رهبر انقلاب اسلامی ایران اداره می شود از پنج گردان موشکی تشکیل شده است:
دو گردان موشک های"شهاب-3 دی" و "شهاب-3 ام" (برد تا 1300 کیلومتر) با 32 سکو؛
دو گردان عملیاتی-تاکتیکی مجهز به "شهاب-1" (برد از 285 تا 330 کیلومتر) و "شهاب-2 (برد پرتاب از 500 تا 700 کیلومتر)با 64 سکوی پرتاب
و یک گردان موشک های تاکتیکی.
نکته قابل توجه آنست که کلیه نیروهای موشکی سیار هستند. بعبارت دیگر در بخش اعظم خاک جمهوری اسلامی از شمال غرب، غرب و جنوب غرب، از کردستان (ایران) تا تنگه هرمز مناطق استقرار پایگاه های فنی با انبارهایی سوختی و سوخت های موشکی و زیرساخت ها و سیستم های توسعه یافته ارتباطاتی میان آنها برپا شده است.
مجموعه های موشکی که در کشیک نظامی قرار دارند دائما میان مناطق در حال حرکت هستند و محل استقرار خود را تغییر می دهند.
این سکوهای سیار به شکل ماشین های باری معمولی استتار شده و همچنین دو تا سه دستگاه خودرو دیگر هر کدام حامل دو موشک آنها را همراهی می کنند.
بعبارت دیگر مهمات هر کدام از این سکوهای سیار پنج موشک است. موشک هایی که با سوخت مایع کار می کنند در نزدیک خودروهای سوختگیری حرکت می کنند.
لازم است که تاکید شود که طراحان و مهندسین موشک ساز ایرانی توانسته اند به موفقیت های بزرگی در مدرنیزاسیون موشک های تاکتیکی -عملیاتی "فاتح -110" (برد موثر آنها 210 کیلومتر است) دست یابند.
آنها این موشک کلاس "زمین-زمین" را برای استارت از سکوهای مجموعه های موشکی مدل "اس-75" روسی متحول ساخته اند.
به غیر از نیروهای موشکی که تحت فرمان مستقیم فرماندهی کل قوای ایران عمل می کنند واحد های موشکی دیگری در نیروهای مسلح جمهوری اسلامی نیز وجود دارد
که در ارتش(شش گردان) و در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران (هشت گردان) مستقر شده اند
بدین ترتیب کوتاه ترین تحلیل از اوضاع در صنایع موشک سازی ایران و در نیروهای موشکی این کشور نشاندهنده آنست که تهران توانسته که زرادخانه متنوع و گسترده ای تاکتیکی، موشک های تاکتیکی-عملیاتی و از همه مهمتر موشک های بالستیکی میانبرد را تشکیل دهد.
امروزه موشک های ایرانی به مقامات لشکری - سیاسی کشور اجازه می دهند که منطقه خاور نزدیک و میانه از جمله اسراییل و همچنین کشورهای آسیای میانه را تحت کنترل خود در آورند.
در ضمن نیروهای موشکی ایران تهدیدی معین برای نیروهای مسلح آمریکا و متفقین آنها در عراق و افغانستان محسوب می شوند.
بعلاوه آنها قادر به کنترل نه تنها پایگاه های نظامی منطقه، بلکه مراکز صنعتی و پیش از هر چیز زیرساخت های نفت و گازی هستند.
ظرفیت صنایع موشک سازی در ایران به اندازه کافی بالاست. پرتاب های موشکی به مدار نزدیک زمین و امکان در مدار قرار دادن دستگاه های کوچک مانند ماکت ماهواره ها گواه آنست. کاملا احتمال دارد که با چنین روندی جمهوری اسلامی ایران در زمینه صنایع موشکی طی پنج-ده سال آینده بتواند ابتدا صاحب موشک های بالستیکی میانبرد شوند که از لحاظ امکانات شبیه به موشک های قاره پیمای بالستیکی باشند و سپس به خود این موشک های قاره پیمای بالستیکی دست یابند.
در حال حاضر توان نیروهای موشکی ایران به کلاهک های معمولی محدود شده اما ایجاد پایه های قوی در طرح های علمی-عملی و سازه ای-آموزشی در صنایع موشک سازی (در وحله اول طرح "شهاب") به ایران اجازه می دهد که در آینده نزدیک دو برنامه یعنی هسته ای و موشکی را با یکدیگر مرتبط ساخته و وظیفه اصلی یعنی تبدیل ایران به ابرقدرت موشکی-هسته ای را به تحقق برساند.
پایان