سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هان! خردمند کسی است که با اندیشه ای درست و نگاهی دوراندیش، از آرای گوناگون استقبال کند . [امام علی علیه السلام]
لوگوی وبلاگ
 

نویسندگان وبلاگ -گروهی
کاربر(2)
لینک دلخواه نویسنده

دسته بندی موضوعی یادداشتها
 

صفحات اختصاصی
 
sitemap
آمار و اطلاعات

بازدید امروز :512
بازدید دیروز :23
کل بازدید :342873
تعداد کل یاداشته ها : 1567
103/9/9
8:29 ع


نیم قرن با موشک‌های



 قاره‌پیما



  بیش از نیمی از دوران قرن بیستم، آمریکا و شوروی در ترس از دیگری به سر می‌بردند. زرادخانه‌های عریض و طویل هسته‌ای آنها دارای چندین برابر ظرفیت لازم برای نابودی کل کره زمین بود و در قلب آنها، مجموعه‌ای از موشک‌های بالستیک قاره‌پیما وظیفه نیروهای حافظ صلح رابرعهده داشت!

در بیش از نیمی از دوران قرن بیستم، ایالات متحده امریکا و اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی دشمنان خونی یکدیگر بودند که در تمام مدت در ترس از دیگری به سر می‌بردند. آنها در سطح حکومتی و از طریق امواج رادیویی به هم چنگ و دندان نشان می‌دادند، به محدوده یکدیگر جاسوس و هواپیماهای جاسوسی می‌فرستادند، در جنگ‌ها به طور غیر مستقیم با هم درگیر می‌شدند و بدتر از همه این‌که، زرادخانه‌های عریض و طویل هسته‌ای داشتند که هر یک دارای چندین برابر ظرفیت لازم برای نابودی کل کره زمین بود.

 در قلب این سیاست جنگ سرد «نابودی قطعی دوجانبه»، مجموعه‌ای از موشک‌های بالستیک قاره‌پیما یا ICBM قرارداشت که تا دهه 1980 / 1360 مانند نیروهای حافظ صلح عمل (!) می‌کرد. هر موشک به یک یا چند کلاهک هسته‌ای مسلح بود و هر لحظه آماده فرمان شروع جنگی ویرانگر بود که خوشبختانه هیچ‌گاه این دستور صادر نشد.

 

اولین موشک‌ قاره‌پیمای عملیاتی ایالات متحده، Atlas D، 50 سال پیش در همین روزها  (31 اکتبر 1959 / 1338، روز هالوین) آماده پرتاب شد.

 

موشک‌ قاره‌پیمای Peace Keeper LGM-118A (حافظ صلح) از ژوئن 1987 / تیر 1366 در پایگاه اف.ای.وارن نیروی هوایی ایالات متحده در ایالت وایومینگ، در سیلوی خود مستقر شده و آسمان را نشانه گرفته است. این سری موشک که در اصل به نام MX شناخته می‌شد، از سال 1986 / 1364 تا سال 2005 / 1384 در خدمت بود. در آن زمان آخرین موشک از 50 موشک پیس‌کیپر در راستای اجرای پیمان کاهش سلاح‌های استراتژیک، استارت 2، غیر فعال شد، این پیمان شامل پیاده‌سازی و نابودی تمام موشک‌های قاره‌پیمای چند کلاهک‌دار طرفین بود.
ولی حتی امروز، دنیا دلایل فراوانی برای ترس از موشک‌های بالستیک دارد، چه قاره‌پیما باشند و چه برد کمتری داشته باشند. تصمیم اخیر ایالات متحده برای انصراف از برنامه دفاع ضدموشکی در شرق اروپا تنش‌های اخیر با روسیه را پایان داده است، ولی هنوز نگرانی‌های جدی در مورد برنامه‌های هسته‌ای کشورهایی مانند کره شمالی وجود دارد.
موشک پیس‌کیپر با 24 متر ارتفاع و بیش‌از 95 تن وزن، می‌توانست با بیشینه سرعت 24هزار کیلومتر بر ساعت، اهدافی در ده‌هزار کیلومتری را هدف قرار دهد. (در LGM-118A حرف ال برای پرتاب از سیلو، جی برای زمینی بودن و ام برای موشک است).

 

محیط بسیار آرام و ساکنی به نظر می‌رسد، ولی این پایگاه موشک‌های پیس‌کیپر در پایگاه هوایی وارن، زرادخانه بسیار وحشتناکی را زیر زمین پنهان کرده است. نیروی هوایی می‌گوید که سری پیس‌کیپر، اولین موشک‌های قاره‌پیمای ایالات متحده بود که از فناوری «پرتاب سرد» استفاده می‌کردند: بخار با فشار بالا آن را از سیلو خارج می‌کرد، و در این نقطه موتور سوخت جامد موشک به کار می‌افتاد و آن را پرتاب می‌کرد.

 

جایی که مسئله سلاح‌های هسته‌ای در میان باشد، هیچ احتمالی برای تصادف یا خطا نمی‌توان در نظر گرفت. برای شلیک یک موشک قاره‌پیما، باید 2 کاربر به طور همزمان و از دو سیستم کنترل پرتاب مجزا که حداقل 3 متر از هم فاصله دارند، فرمان پرتاب یک موشک را صادر کنند تا شلیک انجام شود.

 

این تصویر متعلق به دهه 1980 / 1360 نشان می‌دهد که مانند بیشتر راکت‌های بزرگ، پیس‌کیپر نیز از چندین قسمت تشکیل شده است. بعد از اینکه اولین مرحله موشک را از زمین بلند می‌کند، مراحل دوم و سوم (که از سوخت جامد استفاده می‌کنند) آن را به فضا حمل می‌کنند. سپس مرحله چهارم که از سوخت مایع استفاده می‌کند و سیستم هدایت نیز همراه آن است، باعث بازگشت مجدد به جو زمین می‌شود و کلاهک‌های چندگانه موشک را به سوی هدف نهایی خود رهنمون می‌کند.

 

هر موشک پیس‌کیپر می‌تواند تا 10 کلاهک جنگی را حمل کند. در فرهنگ لغات سلاح‌های هسته‌ای به چنین موشکیل MIRV یا حامل بازگشتی قابل هدف‌گیری مجدد چندگانه مستقل گفته می‌شود. این حامل‌های بازگشتی Avco MK-21 در موزه ملی نیروی هوایی ایالات متحده در دیتون اوهایو در معرض دید عموم قرار دارند.

 

این عکس که با نوردهی بلندمدت گرفته شده، 10 حامل سری MK-21 را در یک پرتاب آزمایشی به سوی اقیانوس آرام در نزدیکی جزایر مرجانی کوایالین نشان می‌دهد.

 

در پایگاه واندربرگ نیروی هوایی در کالیفرنیا در سال 1983، تکنیسین‌ها قرائت‌های تست مدار الکتریکی را برای یک پیس‌میکر بررسی می‌کنند. اولین پرواز آزمایشی این موشک قاره‌پیما همان سال در وندربرگ انجام شد.

 

در اوایل دهه 1980، به‌کارگیری قریب‌الوقوع پیس‌میکر، طوفان عظیمی از مباحثات سیاسی و عمومی را ایجاد کرد. سیلو‌های این موشک‌ها کجا قرار بود ساخته شوند؛ البته اگر اصلا قرار بود ساخته شوند؟ آیا این موشک‌ها باید روی وسایل نقلیه ریلی نصب شوند و از طریق خطوط آهن جابجا شوند تا جلوی حدس زدن روس‌ها را در مورد مکان نصب آنها بگیرند؟
این نگرانی‌ها همچنین در مورد طراحی احتمالی موشک‌های قاره‌پیمای کوچک MGM-134A که به عنوان Midgetman نامیده می‌شد نیز وجود داشت، موشکی که می‌شد با همین سکوی پرتاب متحرکی که در عکس می‌بینید، از طریق بزرگراه‌ها یا خارج از جاده‌ها حمل شود. این ترکیب حامل و سکوی پرتاب 115 تنی ار یک موتور دیزل 1200 اسب بخاری بهره می‌برد که هر هشت چرخ آن را می‌چرخاند. این وسیله در سال 1988 / 1367 تحویل نیروی هوایی شد و اولین بار در سال 1991 / 1370 در پایگاه نیروی هوایی مالمستروم در ایالت مونتانا آزمایش شد. ولی یک سال بعد و در سال 1992 به موزه نیروی هوایی تحویل داده شد، چرا که توسعه موشک قاره‌پیمای MGM-134A متوقف شده بود.

 

اتحاد جماهیر شوروی موشک‌هایش را دست‌کم در رژه‌های روز کارگر به نمایش در می‌آورد. برای کرملین‌شناسان و تحلیل‌گران پنتاگون، این نمایش‌ها فرصت نادری برای چشم انداختن به توپخانه ارتش سرخ را فراهم می‌کرد؛ فرصتی که شامل دیدن موشک‌هایی مانند این موشک قاره‌پیمای کوتاه برد متحرک مدل SS-X-15 در سال 1984 / 1363 می‌شد.

 

اولین موشک قاره‌پیمایی که برای ایالات متحده عملیاتی شد، Atlas D بود که از سال 1959 / 1338 به خدمت گرفته شد (عکس مربوط به آزمایش این موشک در سال 1958 است).
روابط عمومی نیروی هوایی ایالات متحده به مناسبت پنجاهمین سالگرد به‌کارگیری موشک‌های قاره‌پیما گفته‌های ژنرال بازنشسته المر بروکز را منتشر کرده که گفته است: «زمان‌بندی کاملا درست بود. ایالات متحده درگیر فشارهای جنگ سرد و یک رقابت نظامی با ارتش اتحاد جماهیر شوروی بود. فناوری‌های راکت، سیستم هدایت و کلاهک جنگی به حدی تکامل یافته بود که ترکیب آنها در یک موشک قاره‌پیما امکان‌پذیر شده بود. موشک‌های قاره‌پیما توانایی ضربه زدن با بمب‌های اتمی به اهدافی در هر نقطه از کره زمین را در عرض 35 دقیقه از پرتاب فراهم کرده بودند و هیچ سیستم دفاعی شناخته‌شده‌ای در برابر آنها وجود نداشت».

 

این یک موشک قاره‌پیما نیست، ولی می‌توانست باشد. در طول دهه 1960، موشک اطلس در خدمت ماموریت‌های صلح‌آمیز نیز قرار داشت. برای مثال، تصویر حاضر لحظه پرتاب سفینه فرندشیپ7 را نشان می‌دهد که فضانورد جان گلن را به مدار زمین می‌برد.
به عنوان یک موشک قاره‌پیما، SM-65 Atlas D از سال 1959 تا 1965 عملیاتی بود. در آن پیکره‌بندی، ارتفاعی به اندازه 28 متر داشت، و با بیش‌ترین وزن 125 تن در زمان پرتاب، می‌توانست یک کلاهک جنگی را حمل کند. (ولی در پیکره‌بندی برای ماموریت‌های فضایی، این موشک بیش از 33 متر ارتفاع داشت). برد این موشک بیش از ده‌هزار کیلومتر بود و می‌توانست به سرعتی در حد 25هزار کیلومتر بر ساعت برسد.

 

پس از اطلس.دی اولین موشک قاره‌پیمای ایالات متحده که در سیلوهای زیرزمینی جای می‌گرفت معرفی شد، HGM-25a یا  تیتان1 که دوران خدمت کوتاهی داشت و فقط بین سال‌های 1962 تا 1965 (1341 تا 1344) آماده شلیک بود. این عکس در سال 1972 از پرتاب هم‌خانواده جوان‌تر و بلند‌تر آن LGM-25C تیتان2 گرفته شده، که تقریبا برای ربع قرن و از سال 1963 تا 1987 (1342 تا 1365) آماده پرتاب بود.
تیتان2 ارتفاعی برابر 36متر و وزنی برابر 158 تن با مخازن سوخت پر داشت و می‌توانست یک کلاهک هسته‌ای مگاتنی با خود حمل کند. برد حداکثری آن 14هزار کیلومتر و حد اکثر سرعت آن 24هزار کیلومتر بر ساعت بود. البته بدون کلاهک هسته‌ای نیز از این موشک استفاده شد: فضانوردان ماموریت جمینی با آن به فضا رفتند.

 

سپتامبر 1987 / شهریور 1366، این سیلوی موشک تیتان2 در پایگاه لیتل‌راک نیروی هوایی در آرکانزاس با بیشترین خشونت ممکن غیر فعال شد. موشک برداشته شد، و سیلو با 3600 کیلوگرم مواد منفجره که در سوراخ‌هایی در سیمان جاسازی شده بودند، پر شد.
تیتان2 پیشرفت زیادی نسبت به موشک‌های قاره‌پیمای قبل از خود محسوب می‌شد‌، چرا که می‌شد در عرض تقریبا 60 ثانیه آن را از داخل سیلو شلیک کرد. این پیشرفت تا حدی به دلیل استفاده از سوخت‌های مایع «فوق حساس» بود که در دمای اتاق در موشک نگهداری می‌شدند و در صورت ترکیب با هم می‌سوختند. (بر عکس موشک تیتان1 که باید در فرایند پرتاب که بیش از 15 دقیقه به طول می‌انجامید، به سطح زمین آورده می‌شد؛ برای سوخت هم از ترکیبی از اکسید کننده اکسیژن مایع بسیار سرد و سوخت کروزین RP-1  استفاده می‌شد). تیتان2 همچنین نیازی به کنترل شدن با کامپیوترهایی روی زمین نداشت، چرا که از یک سیستم هدایت پیشرفته استفاده می‌کرد.

 

یک سیلوی نابود شده موشک تیتان 2 در پایگاه لیتل راک. آوار به‌جا مانده، مدرکی برای بازرسان شوروی بود که این سیلو دیگر به هیچ وجه قابل استفاده نیست. در اوج دوران خدمت تیتان2، 54 موشک از این نوع در 3 پایگاه در آریزونا و کانزاس و آرکانزاس آماده شلیک بودند.

 

سه موشک که در سال 1988 / 1367 در محوطه اصلی پایگاه وارن نیروی هوایی در وایومینگ قرار داشتند. از چپ به راست، آنها از خانواده‌های پیس‌کیپر، minuteman III و minuteman II هستند. نیروی هوایی ایالات متحده در حال حاضر تقریبا 450 موشک LGM030G مینوت‌من3 در خدمت دارد که در پایگاه وارن در وایومینگ، مالمستروم در مونتانا و مینوت در داکوتای شمالی قرار دارند.
مینوت‌من1 (در این تصویر نیست) که تولید آن به اوایل دهه 1960 بر می‌گردد، اولین موشک قاره‌پیمای ایالات متحده بود که از سوخت جامد استفاده می‌کرد، و تا سال 1967 نیروی هوایی ایالات متحده هزار عدد موشک از این خانواده را در سیلو‌ها داشت. مینوت‌من3 در سال 1970 وارد ناوگان موشکی این کشور شد.

 

تولید مینوت‌من 3 در سال 1978 / 1357 متوقف شد، ولی گزارش‌های نیروی هوایی در مورد موشک‌ها به اطمینان مجدد در مورد برطرف شدن تاثیرات ناشی از فرسودگی اشاره می‌کند: «یک برنامه گسترده افزایش عمر در جریان است تا باقیمانده موشک‌ها را ایمن، مطمئن و قابل اعتماد به قرن 21 وارد کنیم». این ارتقاها شامل تعمیرات در تجهیزات پرتاب، باز تولید موتورهای راکت و به‌روزرسانی تجهیزات مخابراتی می‌شوند.
موشک 20 متری و 38 تنی مینوت‌من3 که از سوخت جامد استفاده می‌کند، بردی بیش از ده‌هزار کیلومتر دارد و می‌تواند به سرعت 24هزار کیلومتر در ساعت یا 23 ماخ (23 برابر سرعت صوت در هوا) برسد. این عکس تعمیرکارانی را نشان می‌دهد که در سال 1980 یک تست الکتریکی را روی یک موشک مینوت‌من 3 در پایگاه وایتمن انجام می‌دادند.

 

در آگوست 2006 / مرداد 1385، دو ستوان در حال عملیات در یک مرکز کنترل پرتاب هستند که در تاسیسات اخطار موشکی B-1 در زیرزمین در پایگاه مینوت قرار دارد. این یکی از 15 تاسیسات مشابهی است که در شمال غربی ایالت داکوتای شمالی قرار دارند. این مرکز زیرزمینی را که در حفاظی از سیمان و فولاد قرار دارد، ضربه‌گیرهای غول‌آسایی در بر گرفته‌اند که برای حفاظت مضاعف در برابر حمله اتمی نصب شده‌اند.
در سال 2006 / 1385، برای اولین بار در مراکز کنترل پرتاب مینوت دسترسی به اینترنت برای کارکنان موشک‌های قاره‌پیمای زیرزمینی امکان پذیر شد. لازم به ذکر نیست که کامپیوترهایی که به اینترنت دسترسی دارند، از سیستم کنترل موشک‌ها مجزا هستند.

 

در صورت لزوم ایالات متحده می‌تواند در برنامه‌ای که Looking Glass نامیده می‌شود، موشک‌های مینوت‌من3 خود را از یک مرکز فرماندهی نیز پرتاب کند. اینجا در عکسی از سال 1981 / 1360، یکی از کارکنان در یک هواپیمای Looking Glass یک پرتاب آزمایشی را هدایت می‌کند.

 

این عکس بدون تاریخ، یک تاسیسات پرتاب مینوت‌من تحت تعمیر را در پایگاه مالمستروم در مونتانا نشان می‌دهد. بین سال‌های 1961 و 1966، در زمان اوج حساسیت جنگ سرد، واحدهای مهندسی ارتش بر ساخت هزار سیلو نظارت داشتند و در بیشتر آنها کار ساخت سیلو هر هفت روز هفته انجام می‌شد.

 

یک تاسیسات تکمیل شده مینوت‌من، که در این تصویر کاملا پنهان شده است.

 

یک مینوت‌من3 در حال پرتاب از پایگاه هوایی واندربرگ. این موشک که یک حامل بازگشتی غیر مسلح را حمل می‌کرد، بیش از 6500 کیلومتر را طی کرد تا به هدفی در نزدیکی جزایر مرجانی کوایالین برسد.