سفارش تبلیغ
صبا ویژن
پسر آدم وصىّ خود در مال خویش باش ، و در آن چنان کن که خواهى پس از تو کنند . [نهج البلاغه]
لوگوی وبلاگ
 

نویسندگان وبلاگ -گروهی
کاربر(2)
لینک دلخواه نویسنده

دسته بندی موضوعی یادداشتها
 

صفحات اختصاصی
 
sitemap
آمار و اطلاعات

بازدید امروز :31
بازدید دیروز :23
کل بازدید :342392
تعداد کل یاداشته ها : 1567
103/9/9
2:38 ع
بیش از 50 درصد دانش‌آموزان مقاطع مختلف معمولاً‌ در درس ریاضی مشکلات اساسی دارند. بسیاری از دانش‌آموزان حتی در ساده‌ترین مطالب ریاضی مربوط به سال‌های قبل اشکال دارند.

 

درس ریاضی عموماً برای بچه‌ها مشکل و حتی همراه با ترس و وحشت است. این در حالی است که ریاضی یکی از چند درسی است که در باز کردن ذهن دانش‌آموز و آموزش چگونه اندیشیدن نقش درجه اول دارد. بسیاری از معلمان فرهیخته که هم به آموزش ریاضی علاقمندند و هم اشتیاق آموختن آن را به بچه‌ها دارند، همواره دنبال راه و روش‌هایی هستند که این درس را شیرین و فهمیدنی کنند و در واقع بچه‌ها را با ریاضیات آشتی دهند.
بیش از 50 درصد دانش‌آموزان مقاطع مختلف معمولاً‌ در درس ریاضی مشکلات اساسی دارند. بسیاری از دانش‌آموزان حتی در ساده‌ترین مطالب ریاضی مربوط به سال‌های قبل اشکال دارند. در ابتدای سال تحصیلی معمولاً مشکلات یادگیری ریاضی به دلیل فراموشی مطالب پایه بسیار زیاد است و دانش‌آموزان کشش لازم برای یادگیری ریاضی را ندارند و وقتی که مطالبی را تدریس می‌کنیم نمی‌فهمند و با دهان باز و چشمانی گرد شده به معلم و تخته سیاه می‌نگرند! وقتی که از چند نفرشان درس می‌پرسیم به ندرت کسی جواب درستی می‌دهد و دائم هراسناک بوده و چشمانشان را به زمین می‌دوزند! اگر یک امتحان پایه از آنها بگیریم میانگین نمرات امتحانی پایین خواهد بود. علل بسیاری در پایین بودن نمرات امتحانی نقش دارند. از جمله آنها:


1) پایه ضعیف در درس ریاضی از سال‌های قبل.
2) قبولی با استفاده از تک‌ماده در خرداد سال قبل.
3) قبولی با استفاده از تقلب و گفته شدن سؤالات قبل از امتحانات.
4) کم‌هوشی و دیرآموزی بعضی از دانش‌آموزان.
5) نداشتن اعتماد به نفس در درس ریاضی.
6) مشکلات جسمی بعضی از دانش‌آموزان،‌ سوءتغذیه، ضعف چشم.


اقدام‌هایی که برای چنین دانش‌آموزانی می‌توان انجام داد به قرار زیر است:
ابتدا باید در چند جلسه اعتماد به نفس دانش‌آموزان را تقویت کرد. برگزاری امتحانات به صورت کتاب باز (open book) می‌تواند انجام شود تا دانش‌آموزان اعتماد به نفس پیدا کنند. باید آنها را تشویق کرد که خودشان مطالب را یاد بگیرند و تمرین‌ها را حل کنند و زود ناامید نشوند. اگر دانش‌آموزی تمرینی را حتی ناقص حل کند، باید او را تشویق کرد و نمرات بیش از حقش به او داد. هر بار که با کوچکترین مطلبی یک نمره خوب برای دانش‌آموز گذاشته شود، کم‌کم این دانش‌آموز از درس ریاضی و معلم ریاضی خوشش می‌آید. باید سعی کرد ضعف‌های دانش‌آموز را به رویش نیاورد.
با هم مطالعه کردن یکی از روش‌های شناخته شده و موثر یادگیری در میان دانش‌آموزان است. پژوهش‌هایی که درباره اثربخشی از روش مطالعه مشارکتی انجام گرفته است نشان داده‌اند، دانش‌آموزان و دانشجویانی که به این طریق مطالعه می‌کنند، از کسانی که مطالب را برای خودشان خلاصه می‌کنند یا صرفاً به مطالعه مطالب می‌پردازند، بیشتر می‌آموزند و آموخته‌ها را برای مدت طولانی‌تری در یاد نگه می‌دارند.
به همین جهت گروه‌بندی دانش‌آموزان در کلاس که متشکل از دانش‌آموزان ضعیف و قوی و متوسط باشد، در رفع اشکالات درسی آنان بسیار موثر است. نوشتن چرکنویس هم در بسیاری از دانش‌آموزان کمک‌کننده است. تمرین و تکرار در زمان‌های متفاوت هم در به خاطرسپاری و یادگیری مطالب ریاضی نقشی اساسی دارند که معمولاً دانش‌آموزان ضعیف از آن غافل هستند.
البته می‌توان از راه‌های مختلف دیگر به یادگیری ریاضی در سطح مدارس کمک کرد که عبارتند از:


الف) ایجاد امکانات لازم برای افزایش سطح فرهنگی خانواده که بتواند بسیاری از مشکلات درسی فرزند خود را برطرف کند.
ب) آموزش روش‌های جدید تدریس به معلمان و حذف روش‌های سنتی.
ج) تهیه وسایل کمک آموزشی در زمینه تدریس.
و) طرح درس معلم.


اگر معلم برای خود طرح درس داشته باشد یعنی یقیناً بداند که در هر جلسه چه مطالبی می‌خواهد درس بدهد و این موضوع چه مشکلاتی دارد و در ضمن سعی کند که با استفاده از تجربیات گذشته در حداقل زمان و کمترین کلام، حق درس را ادا نماید. نخستین گام این است که دبیر تعداد صفحات کتاب را به تعداد جلسات مفید نوبت یا سال تقسیم کند و ببیند در یک جلسه دقیقاً چند صفحه باید تدریس کند و اگر لازم شد ابزار و وسایل کمک‌آموزشی از قبل تهیه شده را به کلاس برده و مورد استفاده قرار گیرد.
قسمتی از همکاری و همیاری بچه‌ها در خارج از کلاس یا در منزل صورت پذیرد. مثلاً بچه‌ها در منزل اشکالی را روی مقوا بکشند یا اجسامی بسازند یا اشکالی ببرند یا جدول‌هایی را تنظیم کنند منتهی با پرسش و سؤال در کلاس دانش‌آموز را فعال کرد. باید توجه داشت تا زمانی که معلم رو به تابلو و پشت به بچه‌ها تندتند فرمول نوشته، تخته را سیاه کرده و پاک کند و در آخر درس رو به کلاس برگر دانده و بگوید: بچه‌ها درس برای روز بعد از فلان صفحه تمرین حل کنید. همواره بچه‌ها در ریاضی ضعیف خواهند ماند. تا زمانی که معلمان ریاضی مخصوصاً‌ در مقاطع ابتدایی هنوز از روش‌های قدیمی حفظی برای تدریس ریاضی استفاده می‌کنند، بیشتر دانش‌آموزان ابتدایی از ریاضی گریزان خواهند شد.


? ارائه نکردن مفاهیم از ساده به پیچیده
بیشتر شکوه‌هایی که دانش‌آموزان از نحوه تدریس ما معلمان دارند،‌به این دلیل است که هنگام تدریس، هنوز یک مفهوم برای آنان جا نیفتاده است، به مثال‌های مشکل روی می‌آوریم و به حل آنها می‌پردازیم و دانش‌آموز را درگیر محاسبات پیچیده و طولانی می‌کنیم. در صورتی که باید برای جا انداختن مفاهیم مشکل، از سئوالات ساده‌تر شروع کنیم.


? ضعف در برقراری ارتباط
برای نفوذ در مخاطب، باید سازوکار یادگیری او را شناخت و با او ارتباط برقرار کرد. بعضی انسان‌ها از طریق تصویر و بعضی از طریق شنیدن بهتر یاد می‌گیرند. اغلب، نشان دادن یک شکل همراه با یک مثال شهودی می‌تواند، به تفهیم بهتر و بیشتر مطالب کمک کند. اگر ارتباط درستی با دانش‌آموز برقرار نشود، زمان زیادی از تدریس صرف آموزش یک مفهوم خواهد شد. برخی از نمودهای ارتباط صحیح نداشتن با دانش‌آموز را در زیر می‌آوریم:
? سخن گفتن با تخته و دیوارها و کف اتاق و سقف، به جای نگاه کردن به دانش‌آموزان هنگام سخن گفتن.
? استفاده کردن از برخی جمله‌ها،‌نظیر: این مطلب ساده است، بدیهی است و واضح است.
? نشان ندادن هیجان.
? دائم به ساعت نگاه کردن.
? به خاطر نسپردن نام دانش‌آموزان.
? تشویق نکردن دانش‌آموزان.
? داشتن رفتار اهانت‌آمیز و تحقیرکننده.


? سپردن کارها به نحو غیرمؤثر
الف) اغلب ما معلمان ترجیح می‌دهیم تمام قسمت‌های آموزش را خودمان انجام دهیم، حتی بعضی از معلمان ترجیح می‌دهند، تمامی تمرین‌ها را خودشان حل کنند. چرا که معتقدند، دانش‌آموزان تسلط کافی ندارند و اگر آنان تمرین‌ها را حل کنند، بخشی از وقت کلاس گرفته می‌شود. در صورتی که به جای این‌گونه صرفه‌جویی‌ها در زمان، باید راهکارهای دیگری یافت.
دراین رابطه می‌توان به برخی از موارد راهگشا اشاره کرد: معرفی یک کتاب تمرین در کنار درس می‌تواند، زمان زیادی برای آموزش بهتر ذخیره کند. این که بدانیم کدام تمرین‌ها را در کلاس حل کنیم خود مسأله‌ای مهم است که از راه تجربه به آن می‌رسیم. ولی پرداختن به برخی سؤالات و آنها را بهتر و کامل توضیح دادن و راهنمایی کردن و دادن جواب نهایی به تمرین‌ها، می‌تواند در زمان تدریس صرفه‌جویی کند. در مورد حل تمرین‌ها باید توجه داشت که مدت تمرین کوتاه باشد، و در صورت لزوم با فاصله تکرار شود. کار تمرین به صورت عادی ممکن است کسالت‌آور شود و اگر طولانی نیز باشد، علاقه به مطلب را از بین می برد. تأکید بر درستی جواب مسأله باشد، نه بر سرعت به دست آوردن آن.


? بی‌توجهی به سؤالات دانش‌آموزان
یک سؤال حساب شده و مناسب می‌تواند، زمینه‌ساز یادگیری یک مفهوم باشد، می‌تواند انگیزه دانش‌آموزان را نسبت به آنچه به او آموزش داده می‌شود بالا ببرد و همچنین، ذهن کنجکاو را با مسأله درگیر کند. از فرمایشات معصومین ماست که «حسن السؤال نصف‌العلم» نیمی از علم و یادگیری در خوب سؤال کردن است. ولی بعضی از اوقات در ارتباط با موضوع سؤال کردن برخوردهایی در کلاس می‌شود که ظاهراً برای صرفه‌جویی در زمان تدریس است ولی در باطن سرعت آموزش و یاددهی را کاهش می‌دهد.


? محبت به دانش‌آموزان
معلمان باید علاقه و محبت خود را هم به صورت کلامی و هم از طریق ابزارهای غیرکلامی چون: توجه تمام و کمال به دانش‌آموزان، حفظ و تداوم ارتباط چشمی با آنان، لبخند زدن و ایماء و اشاره نشان دهند.
ما اغلب فراموش می‌کنیم که بیشتر دانش‌آموزان برای معلمانی که محبت می‌کنند و معلمانی که آنها را مورد احترام قرار می‌دهندهر کاری را انجام می دهند، حاضرند هر کاری بکنند تا تأیید چنین معلمانی را به‌دست آورند. آشکار است که معلمان باید در ابراز علاقه و محبت خویش نسبت به دانش‌آموزان صادق باشند و هرگونه، احترام آنان، نزد دانش‌آموزانی که ریاکاری و دو رنگی می‌بینید، رو به افول می‌گذارد.


? نتیجه‌گیری
باید آموزش و پرورش در دوران ابتدایی و راهنمایی بر عملکرد معلمان ریاضی بیشتر نظارت داشته باشد و صرفاً به درصد قبولی اکتفا نکند باید برای معلمان ریاضی هر سال کلاس‌های مؤثر ضمن خدمت برگزار شود و نهایتاً معلمان باید تصمیم بگیرند که در مورد تدریس و نحوه یادگیری دانش‌آموزان در درس ریاضی تغییراتی ایجاد کنند و از روش‌هایی استفاده کنند که دانش‌آموزان در کلاس فعال باشند و در آنها ایجاد انگیزه شود. نباید دانش‌آموزان به حفظ طوطی‌وار فرمول‌ها و مطالب وادار شوند. معلمان بدون آگاهی از روان‌شناسی، جامعه‌شناسی روش‌های آموزشی، اصول یادگیری، نحوه ارزشیابی و طرح درس و استفاده از وسایل کمک آموزشی، نمی‌توانند وظیفه خطیر خود را در عصر کنونی به نحو شایسته انجام دهند.


  
  
معمولا اگر فردی بتواند برای مساله ای در مدت کمتری نسبت به دیگران راه حل صحیحی ارائه دهد به اصطلاح می گوییم فرد باهوش تر از دیگران است.

 

اغلب خانواده ها هوش بچه ها را از نمرات درسی می سنجند یا به عبارتی این گونه معتقدند بچه هایی که نمرات بهتری می آورند باهوش ترند. آیا این می تواند ملاک خوبی برای سنجش هوش باشد؟

اگر زندگی برخی از نوابع بزرگ دنیا را بررسی کنیم نتیجه می گیریم که این سنجش کاملا اشتباه است. انیشتین و ادیسون نمونه های بارز آن هستند، بنابراین اگر فرزند شما در حال حاضر وضعیت تحصیلی مناسبی ندارد بهتر است به جای این که سریع به ضریب هوشی و IQ فرزندتان شک کنید عوامل دیگر را بررسی کنید.

مفهوم باهوش بودن چیست؟ معمولا اگر فردی بتواند برای مساله ای در مدت کمتری نسبت به دیگران راه حل صحیحی ارائه دهد به اصطلاح می گوییم فرد باهوش تر از دیگران است. در ادامه مقاله قصد دارم اشتباهاتی را که اغلب افراد در مقایسه هوش و پیشرفت تحصیلی کودکان دارند مورد بررسی قرار دهم. بنابراین ابتدا نگاهی اجمالی به مفهوم IQ می اندازیم.

? لیست کامل انواع هوش

تعریف ضریب هوشی یا بهره هوشی یا هوش بهر، (IQ) عددی با میانگین 100 و واریانس 15 است. از این رو در رده بندی و تقسیم هوش، به صورت متوسط حدود 70 درصد از مردم دارای هوش میانگین، 12 درصد هوش بالاتر از میانگین، 2 درصد خیلی باهوش و 1 درصد افراد نابغه را تشکیل می دهند. حال انواع هوش را بررسی می کنیم:

1 – هوش نوشتاری

معمولا نویسندگان دارای هوش نوشتاری بالایی هستند.

2 – هوش کلامی (زبانی)

معمولا افرادی که می توانند سخنرانی های جذاب تری داشته باشند از هوش کلامی بالاتری برخوردارند. بداهه گویی می تواند سنجش خوبی برای تشخیص این هوش باشد. کلمات به سرعت و با ترتیب خاصی بر زبان افرادی که هوش کلامی بالایی دارند جاری می شود.

3 – هوش عددی

نوعی توانایی ریاضی – منطقی است و معمولا هر قدر فرد از هوش عددی بالاتری برخوردار باشد رابطه بهتری با اعداد و ریاضیات و منطق برقرار می کند و با نظمی خاص در مغز این افراد حرکت می کنند.

4 – هوش فضایی

نوعی توانایی تجسم و عملیات فضایی است. افراد با بهره بالای هوش فضایی می توانند به راحتی ترسیم های سه بعدی، صفحه آرایی ها، ساخت نمونه ها و... را در مغز خود مجسم کنند. از طریق این هوش می توان نقشه را خواند و به مقصد رسید. مهندسان، ملوانان، معماران، مجسمه سازان، نقاشان، باغبانان و جراحان به وفور از این هوش بهره می برند.

5 – هوش میان فردی

توانایی مربوط به ارتباط با افراد و درک آنها یا به عبارتی یک نوع هوش اجتماعی است. این هوش، به درک بهتر احساس و افکار دیگران منجر می شود. فروشندگان موفق، سیاستمداران، معلمان، مشاوران، رهبران مذهبی و رهبران دیگر گروه ها باید هوش میان فردی بالایی داشته باشند.

6 – هوش درون فردی

هوش درون فردی توانیای درک و سر و کارداشتن با خود است، نام دیگر این هوش، بینش شخصی است. درک خود همه ما بسیار مهم است. افرادی که با خود سازگارند هوش بین فردی زیادی دارند و کسانی که با خود در جنگ اند، در این بخش کاستی دارند.

7 – هوش ورزشی یا فیزیکی

این هوش توانایی استفاده درست از بدن و حرکات بدن است. در حقیقت، ورزشکاران ماهر، هوش جسمی بالایی دارند. هوش بدنی توانایی بالا و پیچیده ای محسوب می شود، زیرا نیازمند محاسبات زیاد، حرکات هماهنگ، تعادل ظریف، وضعیت مناسب اندام و فضاسازی در جهت هماهنگی با بدن شخص است.

8 – هوش حسی

منظور از این هوش، توانایی استفاده از حواسی مانند بینایی، شنوایی و بویای است. بسیاری از ما توانایی استفاده کامل از حس خود را نداریم. می بینیم، ولی مشاهده نمی کنیم؛ می شنویم، ولی گوش نمی دهیم؛ و لمس می کنیم، اما احساس نمی کنیم. ما در فضایی مه آلود زندگی می کنیم. برای آزمون این گفته یک چشم خود را ببندید. ملاحظه کنید با یک چشم چه میزان کمتر می بینید. متاسفانه، بیشتر اوقات ناخواسته این کار را انجام می دهیم. ما برای مدیریت محیط از حس های خود به طور کامل بهره نمی گیریم.

9 – هوش معنوی

این هوش توانایی به وجودآوردن زندگی متعادل با جهان، طبیت و محیط اطراف مان است.

10 – هوش خلاقانه

توانایی توجه به موضوعات، اتفاقات و مسائل به شیوه ای کاملا تازه و بدیع حاصل این هوش است. افکار خلاق در مقابل افکار متعارف قرار می گیرند. گاهی بعضی از راه حل ها تنها می تواند از یک ذهن خلاق نشات بگیرد. وقتی می گوییم مشکلی قابل حل نیست، منظورمان این است که مشکل از طریق منطق متعارف قابل حل نیست، اما شاید این مشکلات با رویکرد متفاوت به مشکل قابل حل باشد.

11 – هوش موسیقی

این نوع هوش یعنی توانایی تولید و درک موسیقی، افرادی که داری هوش بالای موسیقی هستند نسبت به یادگیری موسیقی و ترتیب صداها بسیار جالب عمل می کنند و به راحتی توانایی مرتب کردن صداها جهت ایجاد یک صدا و موسیقی دلنشین را دارا هستند .

12 – هوش هوش ها

توانایی استفاده از سایر هوش ها و قابلیت استفاده از شیوه ای هدفمند، حاصل این هوش است. هیچ یک از ما سطوح کافی از این هوش را نداریم. بسیاری از ما حتی آنچه را که کسب کرده ایم نمی شناسیم. بسیاری با استعدادند و توانایی فوق العاده ای دارند، اما به ندرت به طور کامل از آن بهره می برند. اغلب مردم اولویت ها را نادیده می گیرند و زمانی طولانی را روی موضوعات ناچیز و بی نتیجه تلف می کنند.

? آزمون های IQ

خب حالا به بحث اول برمی گردیم یعنی IQ یا ضریب هوشی، در اینجا سوالی که مطرح می شود آن است که IQ به کدام هوش برمی گردد؟ آیا موفقیت افراد به IQ بستگی دارد، آیا افراد از همه ظرفیت های هوشی خود استفاده می کنند؟ آیا تفکیک افراد به باهوش و کم هوش یا به اصطلاح انتخاب افرادی به عنوان افراد دارای استعداد درخشان می تواند در پیشرفت تحصیلی آنها موثر باشد؟ آیا نفرات اول آزمون های دشوار مانند المپیادها و کنکور در آینده موفق تر از دیگران خواهند بود؟

الف: بگذارید برای جواب به سوالات بالا از یک تجربه عملی بگویم. حدود 2 سال پیش با کودکی که در آزمون ورودی استعدادهای درخشان مردود شده بود آشنا شدم و تصمیم گرفتم تحقیقی را انجام دهم. بنابراین سوالات یک آزمون ورودی استعدادهای درخشان را به کودک دادم و مشاهده شد کودک کمتر از 30 درصد سوالات را پاسخ صحیح می دهد. سپس به مدت 4 ماه متدهای حل مساله چندین آزمون به کودک آموزش داده شد و مشاهده شد کودک به را حتی بیش از 75 درصد سوالات آزمون های مشابه را پاسخ می دهد!

نتیجه تحقیق: عدم قبولی کودک در آزمون استعدادهای درخشان عدم استعداد یا کمبود ضریب هوشی نبود بلکه به علت عدم تمرین هوش عددی کودک رشد خوبی نداشت. (توجه: معمولا تست های هوشی مختلف بر مبنای هوش عددی طراحی می شوند.)

ب: تاکنون افراد زیدی را دیده اید که در شغل خود بسیار هوشمندانه عمل می کنند. آنها احتمالا نفرات اول کنکور و المپیادهای علمی نبوده اند ولی در زمینه فعالیت خود بسیار باهوش هستند. به طور مثال بسیاری از قهرمانان ورزشی المپیک اصلا نتوانسته اند وارد دانشگاه بشوند ولی از هوش فیزیکی فوق العاده ای برخوردارند.

نتیجه: عدم موفقیت در آزمون های دشوار المپیادهای علمی و کنکور و... نشانگر پایین بودن هوش افراد نیست.

ج: آزمون های IQ و کلامی براساس تفکر و منطق متعارف است. در تفکر و منطق متعارف برای هر پرسش تنها یک پاسخ وجود دارد. اگر شما آن پاسخ خاص را بدهید، نمره می گیرید. تفکر خلاق یعنی دادن پاسخ های متفاوت؛ پاسخ هایی که از روی عادت به ذهن ما نمی آیند. افراد خلاق اغلب به پاسخ هایی فکر می کنند که برای دیگران نامعقول و عجیب است. در نظر برخی از تئوریسین های خلاقیت شناسی، خلاقیت امری فردی است که حاصل تفکر واگرا مقابل تفکر همگراست.

نتیجه: آزمون های IQ نمی تواند مشخصه خوبی برای سنجش خلاقیت افراد باشد و در بسیاری از موارد مشاهده می شود افراد خلاقی وجود دارند که حتی تحصیلات دانشگاهی ندارند. من مخترعین بسیاری را می شناسم که اختراعات جالب و خلاقیتی دارند ولی توان حل کردن تست هوش ساده را نیز ندارند!

د: چند سال پیش محققان آزمایشی را انجام دادند و نتیجه گرفتند افرادی که ضریب هوشی پایین تری نسبت به دیگران دارند اگر تحت آموزش اساتید مجرب قرار بگیرند می توانند پیشرفت چشمگیری در مقایسه افرادی که آموزش نمی بینند داشته باشند.

سوال: «عدد IQ چه کاربردی دارد؟»

البته همان طور که بحث شد چون هوش انواع مختلف دارد ممکن است فردی در یک یا چند نوع هوش تیزهوش یا نابغه باشد ولی در هوش های دیگر عادی یا حتی فقط آموزش پذیر باشد. به طور مثال شخصی شاید سخنران خوبی باشد یا دارای ارتباطات اجتماعی بسیار عالی باشد ولی در هوش بدنی بسیار ضعیف باشد و حتی نتواند ضربه ای ساده به توپ بزند یا شخصی موسیقیدان بسیار ماهری باشد ولی حتی نتواند یک خط نامه ساده بنویسد و یا درست صحبت کند آن چه مسلم است اگر شخصی در همه زمینه ها دارای هوش پایینی باشد یا به طور کلی دارای IQ گیاهی و تربیت پذیر باشد نباید انتظار پیشرفت تحصیلی را از این شخص داشت یا به عبارت دیگر عقب ماندگان ذهنی شامل آموزش های پیشرفته نمی شوند و از افراد دیرآموز نیز (IQ=75) نمی توانیم توقعات زیادی داشته باشیم ولی در مورد افراد عادی باید بدانیم در یک یا چند هوش این افراد استعداد جهش و نبوغ را دارا هستند و جای نگرانی نیست.

? راهکار

باتوجه به موارد بالا توصیه من به والدین عزیز آن است در مورد هوش فرزندان خود به این نکته توجه داشته باشید که هوش پارامتری چندبعدی است و انواع مختلف دارد درحالی که IQ تنها یک عدد است و بنابراین پیشرفت تحصیلی کودک شما باید در زمینه هوش های چندگانه انجام گیرد و شما نباید نگران عدد IQ فرزند خود باشید. اگر کودک شما دچار عقب ماندگی ذهنی نیست جای هیچ نگرانی وجود ندارد و شما باید روی خلاقیت، خودباوری، هدف گذاری و ده ها پارامتر دیگری که می تواند در رشد و موفقیت فرزندتان موثر باشند سرمایه گذاری کنید و با کشف استعداد و کسب مهارت های لازم زمینه پیشرفت آنها را فراهم آورید. امروزه معمولا همه افراد دارای تحصیلاتدانشگاهی هستند و مرزهای دانش شکسته شده و دسترسی به اطلاعات بسیار آسان است و چیزی که می تواند عامل موفقیت افراد شود هنر متفاوت بودن و تقویت خلاقیت افراد است که نیاز به استراتژی و برنامه ریزی کرد.


  
  
شاید باور نکنید اما اکثر دانش آموزان دوره کردن را بلد نیستند! مثلا خیلی از بچه ها در دی ماه برای یادگیری مبحثی 10 ساعت وقت گذاشته اند بعد برای فروردین ماه نیز دوباره همان مقدار وقت صرف می کنند یعنی دوره کردن برای آن ها مساوی است با دوباره خوانی دروس.

 

شاید باور نکنید اما اکثر دانش آموزان دوره کردن را بلد نیستند! مثلا خیلی از بچه ها در دی ماه برای یادگیری مبحثی 10 ساعت وقت گذاشته اند بعد برای فروردین ماه نیز دوباره همان مقدار وقت صرف می کنند یعنی دوره کردن برای آن ها مساوی است با دوباره خوانی دروس.


در حالی که اصلا قرار نیست هنگام دوره نمودن مطالب آن ها را از اول بخوانیم زیرا هیچ گاه آن چیزی را که بلدیم بیشتر بلد نمی شویم. زیرا دوره کردن درست وقتی نتیجه بخش است که قبلا با توجه به نکات (روش های یادگیری و مطالعه) نکته برداری و خلاصه نویسی را به دقت انجام داده باشیم.


پس هنگام دوره کردن یک مطلب، بهتر است بتوانیم چیزهایی را که از یادمان رفته است پیدا کنیم و توجه داشته باشیم که بیشتر مباحث خوانده شده در ذهنمان وجود دارد و باقی مانده ی مطالب را پیدا کنیم و چنان چه بخواهیم تمام مبحث را دوباره از اول تا آخر مثل بار اول که خوانده بودیم بخوانیم نتیجه آن خواهد شد که بیشتر وقتمان را تلف کرده ایم پس مطابق آن چه گفته شد می توانیم به صورت زیر عمل کنیم:


1- خواندن اجمالی و سریع: فرض کنید که می خواهید درسی مثل معارف را دوره کنید کتاب درسی را باز کرده و از بالا به پایین سریع نگاه می کنید از مطالب آشنا گذشته و در مورد مطالب مبهم می ایستید و آن را بازخوانی می کنید. در این روش برای گذشتن از هر صفحه حداکثر 3 تا 4 دقیقه وقت کافی است این روش برای دروس حفظی بسیار موثر است. مخصوصا یادگیری مطالبی مثل معنی لغات، ادبیات و امثالهم.


2- نگاه کردن و مطالعه ی یادداشت ها: چنان چه خلاصه برداری خوبی داشته باشید می توانید دوره ی عالی تری نیز داشته باشید.


3- دوره کردن مطالب مشکل تر: در هنگام دوره کردن قرار نیست تمام تست ها و تمریناتی را که قبلا حل نموده اید دوباره حل کنید کافی است تنها تعدادی از آن ها را انتخاب کنید. باید از میان تست هایی که زده اید آن هایی را که به نظرتان مبهم یا نکته دارتر بود. علامت بزنید تا بعدا با خواندن آن ها سریعا مفاهیم برای شما جابیفتد این سوالات را نیز می توانید به صورت زیر مشخص کنید:


الف) سوالاتی که نتوانستید بار اول آن ها را بفهمید یا حل نکرده اید.
ب) سوالاتی که کلا اصل و پایه مباحث را بسط و تشریح می کنند.




  
  
هرکدام از ما یک استعداد کاملاً خاص و منحصر به فرد داریم—درست مثل اثر انگشتمان که کاملاً منحصر به فرد است. این استعداد شما ممکن است در تربیت حیوانات باشد، یا در متدهای طبقه بندی و جمع آوری کتاب ماهر باشید.

 

یکی از بهترین دوستانم یک عکاس سیاه و سفید خیلی حرفه ای است. چند وقت پیش وقتی برای ناهار با هم بیرون رفته بودیم، دوستم طرز نگاه خود به اشیاء و محیط اطراف و اینکه چطور همه چیز را بلافاصله به شکل یک تصویر سیاه و سفید در ذهنش مجسم می‌کند، برایم توصیف کرد. کاری که او می‌کند این است که صحنه کلی را در نظر می‌گیرد، بهترین تصاویر ممکن را از آن صحنه قالب می‌دهد، و بعد اتوماتیک وار بهترین آنها را که زیباترین عکس را می‌سازد، انتخاب می‌کند. دیدن او حین اینکار واقعاً شگفت انگیز است. اینکار برای او بی هیچ زحمت و مشقتی انجام می‌شود. کار او فقط “دیدن” است.  

اکثر عکاسان روی جوانب تکنیکی هنر خود متمرکز می‌شوند: نور، زاویه تابش خورشید، زاویه دوربین و از این قبیل. با اینکه همه این مسائل اهمیت زیادی دارند اما دوست من به طرز جادویی بدون اینکه تحلیلی بکند، انگار همه چیز را می‌داند.

یکی دیگر از دوستانم قدرت اعجاب آوری در موسیقی دارد. او می‌تواند یک‌بار که یک آهنگ را شنید، گیتارش را بردارد و آن را بنوازد.

خانم دیگری را می‌شناسم که یک باغبان فوق‌العاده است. او توانسته از یک زمین بایر و بی آب و علف، بهشتی بسازد که همه را مدهوش می‌کند.

همه این افراد نظر مشابهی در مورد توانایی فوق‌العاده خود دارند، “خیلی ساده است. کاملاً نرمال به نظر می‌رسد.” به نظر من همه آدم‌ها یک توانایی و استعداد طبیعی دارند. اما خیلی از ما یک اشتباه مشابه را مرتکب می‌شویم خیلی ساده است، ارزش آن را پایین می‌آوریم و فکر می‌کنیم بقیه هم می‌توانند کاری که ما می‌کنیم را به همان شکل انجام دهند.

کاملاً اشتباه است! هرکدام از ما یک استعداد کاملاً خاص و منحصر به فرد داریم—درست مثل اثر انگشتمان که کاملاً منحصر به فرد است. این استعداد شما ممکن است در تربیت حیوانات باشد، یا در متدهای طبقه بندی و جمع آوری کتاب ماهر باشید، یا در خواندن کتاب داستان برای بچه‌ها، یا در پرورش گل و گیاه. استعداد طبیعی شما ممکن است در ورزش، نویسندگی، هنر، سفالگری، ارتباطات و … باشد. این فهرست بی انتهاست.

اما مسئله اینجاست که نمی‌توانید آن توانایی خود را تشخیص دهید چون تصور می‌کنید بقیه هم می‌توانند مثل شما آن کار را انجام دهند. و از آنجا که پایین آوردن ارزش استعداد ذاتیمان خیلی ساده است، معمولاً در ابتدای زندگی این اتفاق برایمان می‌افتد. به کودک هنری گفته می‌شود که نقاشی را کنار بگذارد و یک درس جدید تر را دنبال کند. یا به یک کودک علاقه‌مند به کتاب که می‌تواند در آینده نویسنده ای عالی شود گفته می‌شود که سر از کتاب بیرون بکشد و برود با بقیه بچه‌ها فوتبال بازی کند.

با اینکه یاد گرفتن مهارت‌های جدید برای رشد شخصیمان خیلی خوب است اما روی گرداندن از استعداد ذاتیمان برای رسیدن به تعادل عاقلانه‌ترین و بهترین کار نیست. تصور کنید اگر بتهوون یا آلبرت انیشتین استعداد ذاتی خود را نادیده می‌گرفتند تا با بقیه بچه‌ها سرگرم بازی شوند، آن وقت چه می‌شد؟ اما این افراد نامی ، وقت خود را صرف رشد دادن به استعداد ذاتی خود کردند . و در نتیجه تلاش‌هایشان به موفقیت دست پیدا کردند.

در طول تاریخ موفق‌ترین کارفرامایان، هنرمندان، نویسندگان، مخترعین، دانشمندان، ورزشکاران، و … آنهایی بوده‌اند که استعداد طبیعی خود را دنبال کردند.

استعداد ذاتی خود را کشف کنید اول اینکه ببینید چه کاری به نظرتان ساده و طبیعی می‌آید. این می‌تواند نشانه یک استعداد خاص یا توانایی رشد آن باشد. همچین ببینید که برای گذران وقت خودتان را به چه کاری مشغول می‌کنید. آخر اینکه، فعالیت‌هایی که فقط برای احساس رضایت و خوشنودی خود انجام می‌دهید را پیدا کنید. این فعالیت‌ها می‌توانند نشانه استعداد ذاتی و طبیعی شما باشد.

یک استراتژی ممکن تصور کنید می‌توانستید وقتتان را با انجام دادن کاری که به نظرتان ساده است، زمان را می‌گذراند و به شما احساس خوشنودی و رضایت می‌دهد، بگذرانید. به نظرتان این بهتر از آن نیست که اگر مثلاً یک هنرمند بالفطره باشید و وقتتان را صرف حسابدار شدن بکنید یا یک مهندس بالفطره باشید و تلاش کنید که هنرمند شوید؟ چرا از نو روی زندگیتان تمرکز نمی‌کنید و استعداد طبیعی خود را پیدا نمی‌کنید؟ این استعداد طبیعی حتی اگر کاری با پرستیژ کمتر یا پول کمتر برایتان باشد اما مطمئن باشید که با انجام آن زندگی خوشحال‌تر و رضایت مندانه تر خواهید داشت. و کسی چه می داند، شاید توانستید با پیشرفت در آن به هر آنچه در زندگیتان می خواستید دست پیدا کنید.

وب سایت ایران جدید


  
  
اختلال یاد گیری ممکن است از لحاظ علمی د ر حوزه های شناسایی کلمه، اد راک، خواند ن، حساب کرد ن، استد لال کرد ن، هجی کرد ن یا کلمه بند ی و نوشتن به وجود آید .

 

آرش، دانش آموز کلاس دوم و 8 ساله است. او فقط در درس دیکته دچار مشکل است به طوری که اختلاف نمره فاحشی بین نمره دیکته و سایر درس هایش وجود دارد. مثلا نمره دیکته او معمولا بین 5 تا 12 در نوسان است، در حالی که نمره سایر دروس از جمله ریاضی بین 18 تا 20 است. معلم او عنوان می کند که آرش از نظر هوشی در حد طبیعی است، زیرا در سایر دروس هماهنگ با دیگر دانش آموزان پیش می رود. غلط های دیکته آرش انواع مختلف دارد، مثلا حروف مشابه را با هم اشتباه می کند(مقازه به جای مغازه)، کلمات را همانگونه که می شنود، می نویسد(رفتن به جای رفتند، پمبه به جای پنبه)، وارونه نویسی و قرینه نویسی(آب آب به جای بابا) دارد یا یک حرف از یک کلمه را حذف یا به آن اضافه می کند. با توجه به مشکلات ذکر شده برای آرش اختلال یادگیری دیکته نویسی مطرح می شود. این که این اختلال چیست و چه راهکاری برای رفع آن باید در نظر گرفت را دکتر کتایون خوشابی، روان پزشک توضیح می دهد.

? اختلال یاد گیری چیست؟

اختلال یاد گیری به عنوان یک اختلال عصب زیست شناختی یا اختلال پرد ازش زبان تشخیص د اد ه شد ه که به وسیله عملکرد مغز به وجود آمد ه است. اختلال یاد گیری ممکن است از لحاظ علمی د ر حوزه های شناسایی کلمه، اد راک، خواند ن، حساب کرد ن، استد لال کرد ن، هجی کرد ن یا کلمه بند ی و نوشتن به وجود آید . اختلال یاد گیری غالبا وابسته به عملکرد غیرعاد ی مغز به ویژه د ر حوزه گفتار است. اختلال یاد گیری که د ر زمینه علمی تشخیص د اد ه شد ه ممکن است د ر زمینه های د یگر نیز اختلال ایجاد کند . به طور مثال فعالیت های روزمره یک فرد د ر خانه ممکن است از ناتوانی بالقوه حافظه، استد لال یا حل مسئله تاثیر بگیرد . به علاوه ممکن است تاثیر نامطلوبی بر ارتباطات اجتماعی بگذارد زیرا ضعف فرآیند شناختی فرد موجب می شود او د ر فکر کرد ن یا رفتار، د چار اشتباه یا کج فهمی رفتار د یگران شود. اختلالات یاد گیری ممکن است با حالت های مختلف مانند اختلال بیش فعالی، اختلالات رفتاری، ناتوانایی های حسی یا د یگر شرایط کلینیکی ارتباط د اشته باشد.

? علت اختلال یادگیری چیست؟

بیشترین مطالعات انجام شده در زمینه اختلالات خواندن صورت گرفته است که مجموعه ای از عوامل ارثی و محیطی را مطرح می کند.

متخصصان می گویند، ژنتیک در بروز این اختلالات نقش مهمی دارد به طوری که در تعدادی از موارد مشکل مشابه کودک در دیکته نویسی یا روخوانی در اقوام درجه اول مثل پدرومادر یا درجه دوم خانواده پدری و مادری نیز وجود دارد. یکی از تئوری های هنوز هم مطرح در اختلالات یادگیری، برطرف نکردن جانبی در کودک است. به طوری که در پایان 6سالگی راست دستی یا چپ دستی در کودک مشخص می شود.

به طور طبیعی در کودکان راست دست پای راست، گوش راست و چشم راست برتری دارند (توپ زدن با پای راست، شنیدن صدای ساعت مچی با گوش راست، نگاه کردن به داخل کاغذ لوله شده با چشم راست) در تعدادی از کودکانی که اختلالات یادگیری دارند برتری جانبی اتفاق نمی افتد مثلا آن ها چپ دست، راست پا، چپ چشم و راست گوش هستند. در صورتی که کودک اختلال یادگیری داشته باشد و برتری جانبی نیز مشخص نشده باشد، بهتر است با تمرین های خاص این برتری جانبی را ایجاد کرد. عوامل دیگری هم در سبب شناسی این اختلالات مطرح می شوند که هیچ یک قطعی نیستند اما به هر حال به نظر می رسد حافظه دیداری و شنیداری این کودکان دچار اختلال است.

? انواع اختلالات یادگیری چیست؟

اختلالات یادگیری دسته ای از اختلالات مربوط به یادگیری هستند که شامل 3اختلال یادگیری در دیکته نویسی، روخوانی و ریاضی است. تعدادی از کودکانی که مشکل دیکته نویسی دارند اختلال روخوانی هم دارند و بالعکس کودکان نارساخوان در دیکته نویسی هم مشکل دارند. در مجموع 30 تا 50 درصد مردم دچار اختلال یادگیری ناشناخته هستند و تقریبا 3 میلیون کودک بین 6 تا 18 سال به نوعی برخی اختلالات یادگیری را دارند. نکته مهم آن است که این اختلالات در پسران بیشتر از دختران است. حدود نیمی از اختلال های یادگیری در حوزه های اختلال خواندن طبقه بندی می شوند، در بیشتر موارد شروع اختلال یادگیری در فاصله زمانی پیش از دبستان تا کلاس دوم مشخص می شود. شروع پیش از کلاس اول معمولا نشانگر نوعی تاخیر رشدی در زبان، تاخیر در یادگیری مفاهیم جدید در خانه یا تاخیر در عملکرد، در مقایسه با همسالان پیش دبستانی و مهدکودکی است. شروع در اوایل ورود به مدرسه معمولا به شکل نمره های پایین و یادگیری ضعیف معلوم می شود.

? چطور می توان اختلال یادگیری را تشخیص داد؟

این کودکان بهره هوشی طبیعی دارند، از نظر حواس بینایی و شنوایی سالم بوده و امکانات محیطی و آموزشی نسبتا مناسبی هم دارند. این کودکان محدودیت های شدید عاطفی ندارند اما با وجود این، در یک یا چند زمینه مثلا درس دیکته یا روخوانی پایین تر از حد انتظار با توجه به بهره هوشی هستند. برای تشخیص انواع اختلالات یادگیری در کلاس اول باید حداقل 6 تا 9ماه از شروع سال تحصیلی گذشته باشد زیرا بسیاری از اشکالات ذکر شده در شروع سوادآموزی طبیعی تلقی می شوند. برای تشخیص اختلال یادگیری دیدن دفتر دیکته، ریاضی و مشاهده روخوانی کودک الزامی است و در صورت داشتن آگاهی از این اختلالات بهترین مرجع تشخیص، معلمان هستند.

? اختلالات مربوط به ریاضی کدام است؟

در این اختلال کودک به طور اختصاصی با وجود داشتن هوش طبیعی در عملکرد ریاضی بسیار ضعیف عمل می کند و اختلاف نمره ریاضی با سایر دروس کاملا مشخص است. در هر مقطع تحصیلی کودک در کسب مهارت های ریاضی مربوط به همان مقطع اشکال دارد. مشکلات شایع در این گروه از کودکان شامل نفهمیدن اصطلاحات ریاضی، درک نکردن اعمال و مفاهیم ریاضی، نشناختن نمادهای عددی یا گروه بندی ارقام، رعایت نکردن مراحل ریاضی، شمارش اشیا و یادگیری جدول ضرب و اشکال در مهارت هایی که نیاز به تمرکز دارد مانند کپی کردن درست اعداد و به خاطر سپردن اعداد است. در تعدادی از کودکان که اختلالات یادگیری و علائم مربوط به کمبود تمرکز نیز وجود دارد، اشتباهات ناشی از بی دقتی نیز به علائم اختلالات یادگیری اضافه می شوند. در صورت وجود هر 2 اختلال یادگیری و کمبود تمرکز، استفاده از داروهای اختصاصی برای افزایش تمرکز، کمک کننده است. علائم همراه دیگر شامل اضطراب، افسردگی، بی علاقگی به انجام تکالیف مدرسه و بی میلی برای حضور در مدرسه به دلیل کاهش اعتماد به نفس در کودک است.

? این اختلال چطور درمان می شود؟

از نظر درمانی این کودکان نیازمند آموزش های خاص هستند و موثرترین راه، استفاده از آموزش های کمکی است. در تهران 2 مرکز ویژه اختلالات یادگیری وابسته به سازمان آموزش و پرورش و تعدادی مراکز خصوصی که برای این دسته از کودکان برنامه آموزشی خاص دارند، وجود دارد. به هر حال دانش آموزانی که اختلالات یادگیری دارند، مظلوم ترین کودکان در نظام آموزشی هستند که با تشخیص زودرس و درمان به موقع در بسیاری از موارد مشکلات یادگیری آن ها حل می شود. با حمایت درست و مداخله مناسب، این کودکان می توانند در مدرسه موفق بوده و در بزرگسالی نیز انسانی موفق باشند.


  
  
ممکن است برخی از دانش‌آموزان که نسبت به محیط خانوادگی و اجتماعی خود نگرش منفی دارند در تعامل با معلم خود هم این نگرش را بسط دهند.

 

همه ساله عده زیادی از دانش‌آموزان در جریان آموزش دچار التهاب تحصیلی می‌شوند و بعضی از آنها به رغم استعدادهای خود و متناسب با آن در تحصیل پیشرفت نمی‌کنند. گروهی از والدین که از نتیجه کار راضی نیستند، غالباً معلمان را مقصر این بی‌ثمری می‌دانند و دغدغه نظام آموزشی جامعه هم که ارتقاء سطح آموزش است، همچنان باقی می‌ماند. این‌ها بخشی از توقعات و انتظارات جامعه‌ای است که به گونه‌ای روزافزون نسبت به آموزش و پرورش کودکان به عنوان آینده‌سازان جامعه خود احساس مسئولیت جدی می‌کند.
کودکان در طول زندگی خود نیازمند حمایت معنوی خانواده‌ها هستند، ولی بعضی از پدر و مادرها آنچنان گرفتار مسائل زندگی شده‌اند که عملاً هیچگونه‌ احاطه‌ای بر رفتارهای کودک خود ندارند و برخی از آنان با فراموش کردن مسئولیت تربیتی خود در خانه همه نگاهشان به بیرون از خانواده است تا فرایند تعلیم و تربیت کودک خود را به دیگران بسپارند. غافل از اینکه نخستین خیمه‌گاه تربیتی یک کودک، کانون خانواده است و از این مسیر است که جریان‌های تعلیم و تربیتی شکل می‌گیرد و امتداد آن به چشم‌اندازهای متنوع اجتماعی پیوند می‌خورد.
اما می‌توان از یک منظر منطقی با احساس درک عمیق از ارتباط چندسویه آموزش و پرورش و عوامل متعددی که در این فرآیند نقش دارند افق گسترده‌تری را ترسیم کرد.
هنگامی که یک دانش‌آموز وارد مدرسه می‌شود، آموزشگر باید برای آگاهی از ویژگی‌های منحصر به فرد او و تعاملاتی که در حوزه تعلیم و تربیت قرار می‌گیرد از تمامی ابزارهای خود بهره گیرد.
کودکان برای ابراز وجود و احساسات خود، سرسخت و لجوجند و از روزی که کودک وارد مدرسه می‌شود در جریان مسابقه نفس‌گیری قرار می‌گیرد که گاهی نابرابر است.
در جریان این مسابقه بعضی از کودکان به دلیل تحرک و جنب و جوش همراه با رفتارهای فیزیکی زیاد مورد تحقیر و سرزنش قرار می‌گیرند که می‌تواند چون بختکی سنگین، خلاقیت‌ها و توانایی‌های علمی آنان را تحت‌الشعاع خود قرار دهد.
یکی دیگر از علل بروز اشکال ارتباطی میان آموزشگر و دانش‌آموز مربوط به تکالیفی است که انجام دادن آن به دلیل حجم زیاد مستلزم صرف وقت بیشتری است و دانش‌آموز باید برای انجام آن از موقعیت‌های دلپذیر خود مثل بازی دست بکشد تا بتواند به تکالیف خود برسد.
از سوی دیگر اجرای بعضی از این تکالیف مستلزم هزینه‌های مادی و استفاده از امکانات خاصی است که گاهی در دسترس همه کودکان نیست.
ناتوانی کودک در انجام این تکالیف مدرسه‌ای شاید موجب دلسردی وی شود و در عین حال بی‌رغبتی او را به موضوعات درسی و کارهای مدرسه پدید آورد.
بعید نیست در چنین شرایطی کودک به احساس خشم و آزردگی دچار شود و چون محملی برای عنوان مستقیم آن نمی‌یابد به گوشه‌گیری و انزوا بپردازد یا با رفتار غیر قابل قبول در کلاس درس ستیزه‌جویی کند تا ناتوانی خود را در اینگونه امور بپوشاند.
اینها فقط نمونه‌ای از سرگذشت‌های شایع در فرآیند آموزش است. اتفاقاتی از این دست که همچنان به این جریان آسیب می‌زند.
آموزشگر آگاه با داشتن توانایی‌های خاص خود نه فقط مانع از تشدید دشواری‌های دانش‌آموز می‌شود، بلکه با درک اوضاع و احوالی که در کلاس درس اطراف وی وجود دارد با حفظ اصول تحصیلی و موازین اجتماعی به دنبال یافتن راهی است که با ارتقاء مناسبات مطلوب، رضایت و خرسندی دو طرف در جریان آموزش پایدار بماند.
در موقعیتی دیگر ممکن است برخی از دانش‌آموزان که نسبت به محیط خانوادگی و اجتماعی خود نگرش منفی دارند در تعامل با معلم خود هم این نگرش را بسط دهند و آموزشگری که اینگونه برخوردها را صرفاً متوجه شخص خود می‌داند، ناگزیر در مقام پاسخگویی متقابل برمی‌آید تا جایگاه خود را حفظ کند.
این عامل می‌تواند پیوسته مزاحم پیشرفت جریان آموزش در کلاس درس شود که قطعاً آموزشگر با ارزیابی واقعی از معانی رفتار دانش‌آموزان و شناخت بیشتر زوایای شخصیتی آنان می‌تواند وضع را به نحو مطلوب بهبود بخشد.
دلایل اصلی لزوم مطالعه فردی دانش‌آموزان در فرآیند آموزش را می‌توان از افزایش ناسازگاری‌ها، ناتوانایی‌های آموزشی، سرخوردگی‌های اجتماعی همچنین بازماندن از تحصیل یافت، ولی نباید فراموش کنیم که در مقابل هر یک از کودکانی که به گرفتاری‌های شدید دچار شده‌اند عده زیادی بوده‌اند که با کوشش‌ها و تشویق‌های معلمان و راهنمایان و همکاری مستمر آنان با نهادهای اجتماعی و خانوادگی از دام آسیب‌ها و خطرات رهایی یافته‌اند.
اما نکاتی وجود دارد که آموزشگران با رعایت آن می‌توانند تا حد زیادی از بی‌رغبتی کودکان به فرآیند آموزش جلوگیری کنند از جمله آنها می‌توان به موارد زیر اشاره کرد.
شرایط را در نظر بگیرید: با درک صحیح پیشرفت‌ها و شکست‌ها در فرآیند آموزش ضمن سنجش شرایط موجود، دانش آموزان را برای رسیدن به اهدافشان یاری کنید.
توقعات خود را منطقی کنید: ضمن شناخت توانایی‌های فردی دانش‌آموزان و همچنین با منطقی کردن توقعات از تشدید دشواری‌های تحصیلی آنان جلوگیری کنید.
سطح رضایت و شکیبایی خود را افزایش دهید: با افزایش میزان رضایتمندی خود در مقام آموزشگر، ضمن شکیبایی و تعامل هرچه بیشتر با اولیاء، دشواری‌های فرآیند آموزش را مطرح کنید و راهکارهای مناسب را به کار بگیرید.
وضع رفتاری دانش‌آموزان را جدی بگیرید: با آگاهی از مسئولیت سنگین خود، ضمن مطالعه فردی کودکان و مشاهده رفتار آنان در موقعیت‌های ویژه، تحلیلگر خوبی برای مفاهیم رفتاری دانش‌آموزان باشید.




  
  
اگر به دنبال این هستید که بدانید در جهان امروز به کدامیک از مشاغل نیاز بیشتری وجود دارد به شما توصیه می کنیم که این مطلب را تا به انتها مطالعه کنید.

 

به گزارش باشگاه خبرنگاران در حال حاضر در دنیا ما مشاغل بسیار زیادی وجود دارد که هر کدام از آنها بخشی از کارهای جامعه انسانی را به انجام می رساند. در هر دوره ای و با توجه به تغییر شرایط سیاسی ، اقتصادی ، اجتماعی ، رفاهی و فرهنگی و یا بسیاری شرایط دیگر اولویت های مربوط به شغل هایی که به آنها نیاز بیشتری وجود دارد تغییر می کند. در این مطلب قصد داریم تا شما را با شغل هایی که در حال حاضر در سطح جهانی به آنها نیاز مبرمی وجود دارد آشنا کنیم.

پرستاری
شاید برای بسیاری عجیب باشد اما می توان پرستار را شغلی دانست که امروزه بیشترین احتیاج به آن در جهان احساس می شود. با توجه به پیشرفتهای علم پزشکی و در مجموع بالا رفتن سطح رفاه جوامع بشری ما شاهد افزایش میانگین سنی افراد و همچنین افزایش تعداد سالمندان هستیم. در عین حال بروز بیماری های خاص و لزوم سرویس مناسب به بیماران و سالمندان همه و همه بر دوش پرستاران است.

پزشک و پرستار در جهان سوم و مناطق جنگ زده
باید گفت که این یک شغلی از جمله حرفه هایی است که بسیاری ترجیح می دهند به آن فکر نکنند و در نتیجه در بسیاری از زمان این شغل از جمله بخش هایی است که همیشه نیاز به نفراتی دارد. البته باید گفت که حجم کار سنگین در این مناطق بعلاوه خطرات کاملا جدی و مشخص باعث می شود که همیشه گروه کوچکی آماده پذیرفتن این شغلها باشند.

برنامه ریزان کامپیوتری
تا چند دهه پیش کامپیوترها سیستم های بسیار پیچیده ای بودند که تنها در ادارات دولتی و آن هم در بالاترین سطح وجود داشته و در اکثر جوامع تنها عده معدودی برای کار با آنها نیاز بود. امروزه دیگر می توان به جرات گفت که تقریبا تمامی امور زندگی انسان تحت تاثیر کامپیوتر قرار گرفته است و بسیار عقلایی است که برنامه ریزی کامپیوتری و در یک نگاه کلی مشاغل مربوط به رایانه ها را جزء کارهای پرنیاز در جهان امروز قلمداد کنیم.

مربی مقطع پیش دبستانی
بسیاری از کارشناسان معتقد هستند که دوره پیش دبستانی با توجه به این که اولین مرحله آموزشی کودک به صورت منظم و خارج از محیط منزل است از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است. امروزه و با توجه به افزایش جمعیت جهان و همچنین جمعیت کودکان خردسال که به سن مدرسه نزدیک می شوند ، مربی گری در مقطع پیش دبستانی یکی از مشاغل بسیار مهم در حال حاضر در سطح جهان است.

پزشک عمومی و متخصص
در جهان امروز پزشک ، پزشکی و سلامت از جمله مهمترین مباحث مطرح شده هستند. نه فقط پرستاری و بلکه پزشکان عمومی و متخصص نیز در نقاط مختلف دنیا مورد نیاز هستند. باید اذعان کرد که مدت طولانی تحصیل رشته پزشکی و استرس بالای این شغل و همچنین سخت بودن کلی این علم باعث شده است که تعداد خیلی زیادی نتوانند در این رشته به فعالیت مشغول شوند.

راهنمای توریست
امروزه بسیاری از کشورهای جهان بخش زیادی از درآمد خود را از طریق صنعت توریسم به دست می آورند. کشورهایی مثل ترکیه ، اسپانیا ، ایتالیا و بسیاری از کشورهای دیگر به صورت سالانه پذیرای تعداد زیادی گردشگر از نقاط مختلف جهان هستند که به این کشورها سفر می کنند. در این میان وجود افرادی که بتوانند در طول سفر این مسافران را راهنمایی کنند امری بسیار حساس و مهم است که باعث می شود .



  
  
همه ی ما در طول هفته به فعالیت های متعددی دست می زنیم که از نظر میزان اهمیتی که دارند با هم متفاوت هستند، برخی از این کارها مستقیم و برخی هم به طور غیرمستقیم در نیل به اهداف مؤثر می باشند و بعضی دیگر هیچ گونه ارتباطی با هدفهای ما ندارند، یعنی فقط برای اینکه کاری بکنیم، آنها را انجام داده ایم.

 

همه ی ما در طول هفته به فعالیت های متعددی دست می زنیم که از نظر میزان اهمیتی که دارند با هم متفاوت هستند، برخی از این کارها مستقیم و برخی هم به طور غیرمستقیم در نیل به اهداف مؤثر می باشند و بعضی دیگر هیچ گونه ارتباطی با هدفهای ما ندارند، یعنی فقط برای اینکه کاری بکنیم، آنها را انجام داده ایم.

بنابراین دومین قدم در مدیریت زمان تعیین و تعریف فعالیت ها و اقدام ها برای رسیدن به اهداف تعیین شده و اولویت بندی آن ها براساس تقدم زمانی و ضرورت و اهمیت هر کدام از آنهاست.

برای اینکه بهتر بتوانیم کارها و فعالیت های خود را اولویت بندی کنیم، پیشنهاد می کنیم آن ها را به چهار دسته تقسیم بندی نماییم.

? اولویت بندی کارها

1) کارهایی که با اهمیت و اضطراری هستند:

در این طبقه کارهایی قرار می گیرند که هم نیازمند یک اقدام فوری هستند و هم دارای نتایج حائز اهمیتی می باشند. بحران ها و مشکلات شخصی و خانوادگی از این طبقه هستند، با کارهایی که در این دسته قرار می گیرند مجبوریم کنار بیاییم و گرنه عوارض آنها گریبان ما را می گیرد.

البته باید توجه جدی داشته باشیم که نباید بگذاریم همه همت و تلاش ما صرف این گونه امور شوند وگرنه هر روز با بحران جدیدی روبه رو خواهیم شد و دیگر فرصتی برای سایر کارها باقی نمی ماند. بیماری ناگهانی یکی از اعضای خانواده، تغییر ناگهانی امتحان پایان سال و ترم و تصادف های خودرو، از این دسته هستند.

2) کارهایی که فوری و اضطراری نیستند، اما مهم هستند:

فعالیت و کارهایی که در این طبقه قرار می گیرند به هدف ها، رسالت و نقش های زندگی مربوط می شوند، اما مجبور نیستیم همین حالاو با فوریت آنها را انجام دهیم و می توانیم آنها را به زمان دیگری موکول کنیم، اما در هر حال لازم است آنها را انجام دهیم، یاد گرفتن کار با رایانه، رفتن به یک رستوران یا سینما با همسر خود، خرید لباس یا کتاب غیردرسی و از این قبیل امور.

3) کارهایی که فوری و اضطراری هستند، اما مهم نیستند:

این قبیل امور فوری و اضطراری هستند، اما مهم نیستند و محتوای این قسمت مورد علاقه ی دیگران است و بیشتر خوشایند آنان، اما نکته مهم در اینجاست که این امور نه تنها مهم نیستند، بلکه هیچ گونه ارتباطی با اهداف ما ندارند و حتی بعضی وقتها مانعی بر سر اهداف ما خواهند بود. دوستی زنگ می زند یا پیامک می دهد که همین حالا در پارک فلان منتظر تو هستم، دوست دیگری برای خرید لباس عروسی یا دامادی نیاز به همراهی دارد و از این قبیل.

4) کارهایی که نه اضطراری و فوری هستند و نه مهم:

در این طبقه بیشتر کارهایی قرار می گیرند که انجام دادن یا ندادن آن ها چه حالا و چه در وقت دیگر تفاوتی ندارد و هیچ گونه سود و زیانی به حال ما و اهداف ما و رسالتهای ما در زندگی ندارد و بیشتر باعث اتلاف وقت می شوند.

مثل اصرار به دیدن فلان سریال، اصرار بر حضور در ورزشگاه برای دیدن مسابقه فلان تیم، وقت گذرانی و پاساژگردی با دوستان یا به تنهایی و از این امور.

انسان های موفق هیچ گاه اجازه نمی دهند وقت و عمر عزیزشان صرف امور مربوط به قسمت های سوم و چهارم شود و یا حداقل وقت بسیار کمی را صرف این امور می کنند و چنین انسان هایی سعی می کنند وقت مفیدشان را بین فعالیت های قسمت اول و دوم به صورت متناسب و با توجه به هدفهایشان صرف کنند.

ما باید تلاش کنیم که همه وقت خود را صرف فعالیتهای قسمت اول کنیم، بلکه باید در راستای اهدافمان به فعالیت قسمت دوم نیز بپردازیم.

به یاد داشته باشیم که اگر اهداف و آرمان مشخصی در زندگی نداشته باشیم به آسانی در دام امور اضطراری گرفتار می شویم و به یک انسان شرطی، واکنشی و غیرمؤثر مبدل خواهیم شد که فقط در مقابل امور اضطراری و مهم واکنش نشان می دهد و نسبت به امور مهم، اما غیراضطراری بی تفاوت خواهد بود، این چنین انسانی نه تنها انسان کامل و موفقی نیست، بلکه از مواهب زندگی نیز بی بهره خواهد بود.

خواننده عزیز، حالا در بخش دوم لیستی از دسته بندی کارهای هفته آینده خود براساس درجه بندی یاد شده تهیه کنید و یا همین لیست ها را در مورد کارهای هفته گذشته انجام دهید تا ببینید چقدر از عمر را تلف کرده یا درست حرکت کرده اید؟

? رعایت اولویت ها

سومین قدم برای مدیریت بر زمان، رعایت اولویت ها است، یعنی چگونگی اختصاص وقت به اولویت های زندگی خود را مشخص کنیم.

برای این کار ساعاتی را که در روز و هفته یا ماه در اختیار داریم، تعیین کرده و ابتدا کارهای مهم و فوری (کارهای مربوط به قسمت اول) را در بهترین زمان های موجود انجام داده و سپس وقت مناسبی را برای کارهای مربوط به قسمت دوم اختصاص دهیم، چنانچه وقتی باقی ماند به قسمت سوم نیز وقت بدهیم و از زمان های مازاد برای کارهای قسمت چهارم اختصاص دهیم یا اصلاً وقتی به آنها اختصاص ندهیم.



  
  



اعلام نتایج آزمون  کارشناسی ارشد 90
معاون سازمان سنجش کشور در مصاحبه با خبرنگار واحد مرکزی خبر با اعلام این خبر افزود: 200هزار نفر از داوطلبان مجاز به انتخاب رشته خواهند شد.ابراهیم خدایی با بیان اینکه این افراد باید از اوایل خرداد از طریق پایگاه اینترنتی سازمان سنجش آموزش کشور به نشانی www.sanjesh.org اقدام به انتخاب رشته کنند، گفت: در این آزمون حدود 65 هزار نفر در دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی پذیرش می شوند.معاون سازمان سنجش آموزش کشور افزود: نتایج نهایی این آزمون هفته اول شهریور اعلام می شود.بیش از 871 هزار داوطلب در آزمون کارشناسی ارشد 1390شرکت کردند که از این تعداد
ادامه مطلب...


  
  

اعلام نتایج آزمون     کارشناسی ارشد سال 90
 نتایج اولیه آزمون کارشناسی ارشد اواخر اردیبهشت اعلام می شود.
 معاون سازمان سنجش کشور در مصاحبه با خبرنگار واحد مرکزی خبر با اعلام این خبر افزود: 200 هزار نفر از داوطلبان مجاز به انتخاب رشته خواهند شد.ابراهیم خدایی با بیان اینکه این افراد باید از اوایل خرداد از طریق پایگاه اینترنتی سازمان سنجش آموزش کشور به نشانی www.sanjesh.org اقدام به انتخاب رشته کنند، گفت: در این آزمون حدود 65 هزار نفر در دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی پذیرش می شوند.معاون سازمان سنجش آموزش کشور افزود: نتایج نهایی این آزمون هفته اول شهریور اعلام می شود.بیش از 871 هزار داوطلب در آزمون کارشناسی ارشد 1390شرکت کردند که از این تعداد 104 هزار نفر بیشتر از سال 89 است.


برای مشاهده نتایج به آدرس زیر مراجعه نماییدwww.sanjesh.org 
واحد مرکزی خبر


  
  
<      1   2